شهید سیدعابد حسینی

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید سیدعابد حسینی

شهید سیدعابد حسینی

نام پدر : سید جلیل

تاریخ تولد :1346/04/03

تاریخ شهادت : 1365/10/04

محل شهادت : ام الرصاص

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : نور استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : مجرد شغل : دانشجویی - فرهنگی -

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : سید جلیلمسئولیت : فرمانده گروهان رشته تحصیلی : تحصیلات : دانشجوی کارشناسی

تخصص : کد شهید : 2929 رسته :

نام مادر : سیده زلیخا حسینی

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات کربلای 4 محل شهادت : ام الرصاص  تاریخ شهادت : 1365/10/04

نحوه شهادت : اصابت تیر و ترکش

شناسنامه تدفین

شهر : عباسا بخش : شهرستان : نور استان : مازندران

گلزار : عباسا  تاریخ تدفین : 1380/03/09

--------------------------------------------------------

وصیت نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سیدعابد حسینی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

/4/1346- روستای عباسا- نور3

3- نام و شغل پدر :

سید جلیل-کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سیده زلیخا حسینی-خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5برادر،یک خواهر- فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده ای مذهبی متولد شد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

نور-روستای عباسا-مدرسه شهید شیرودی

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

نور-روستای عباسا-مدرسه شهید اسدالله علا

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

رشته اقتصاد و اجتماعی-نور-دبیرستان شهید بهشتی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

فوق دیپلم-رشته دینی و عربی-بابل-مرکز تربیت معلم شهید رجایی

لیسانس افتخاری

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید بیشتر به فکر خانواده بود و برای امرار معاش خانواده تلاش می کرد..

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

دانشجوی مرکز تربیت معلم

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

دبیر

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :ــــــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور  داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

تیر63-کردستان

بهمن64 –کردستان

12/9/65 - هفت تپه- شلمچه

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

مسئول دسته- فرمانده گروه

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :ـــــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/10/65- شلمچه- ام الرصاص- اصابت تیر- مفقود شد

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

8/3/80-گلزار شهدای روستای عباسا- نور

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید:در همان شبی که فرزندم در عملیات کربلای 4 شرکت کرد خواب دیدم که فرزندم در جبهه تیرخورده و به من می گوید چون در هنگام اعزام به جبهه از شما خداحافظی نکردم از شما حلالیت می طلبم.در همان عالم خواب گفتم سفره ابوالفضل نذر می کنم،یا ابوالفضل بچه ام شهید شد.وقتی از خواب بلند شدم دیدم مادرش هم خواب دیده که فرزندمان شهید شده و به حالت بیداری نشسته است.صبح این خواب را برای فرزند بزرگترم تعریف کردم و گفتم که سید عابد شهید شده.پس از پرس و جو متوجه شدیم که در همان شب در عملیات کربلای 4 تیری به پایش اصابت کرد و  شهید شد

سید جلال-برادر شهید:وقتی برای بار سوم می خواست به جبهه برود به او گفتم که تو دوبار به جبهه بروی دیگر لازم نیست بروی. او فرمود: «فرمایش حضرت امام است و باید جبهه هارا پرکنیم» در آن هنگام تسبیحی در دستانم بود که دوستانم به من هدیه داده بودند و شهید با تلاش فراوان از من  تسبیح را گرفت.به او گفتم این تسبیح هدیه است آن را به من برگردان.شهید گفت:«اگر مال خود را دوست داری بیا  با من در گیرشو و آن را از من بگیر»خلاصه با این کار به من نشان داد باید جلوی متجاوز را گرفت.بعد از آن به من گفت چون کشور ما مورد تجاوز قرار گرفت بایداز آن دفاع کنیم و من آن تسبیح را به ایشان هدیه دادم تا این که بعد از سالها استخوانهای شهید را برای تشییع آوردند و من آن تسبیح  راهمراه پیکر شهید دیدم

------------------------------------------------------------------

شهید سید عابد حسینی

 

اللهم صل علی محمد وآل محمد و صلی الله علی آله الطبین الطاهرین و لعنت ا... علی اعدائهم اجمعین و علی قیام یوم الدین .

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا... علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا .

با درود سلام به پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم عجل ا... تعالی فرجه شریف و با سلام و درود بر نائب برحقش حضرت امام امت و با درود و سلام بر امت امام و شهدای راه حق و فضیلت و رزمندگان کفر ستیز اسلام و اسرای رزمنده در زندانهای عراق .

بنده کوچکتر از آن هستم که بتوانم وصیت نامه ای بنویسم و امت حزب الله ایران ( امتیکه آمریکا را با همیشه در صحنه بودن خود به لرزه در آوردند ) سفارشهایی بنمایم اما بنابر وظیفه شرعی که احساس کردم خواستم تا وصایایی بنویسم . خدایا از زمانی که زبان به گفتن نمودم نام ترا شناختم و این بنده حقیر به 124 هزار پیامبر از آدم تا خاتم و ائمه اطهار (ع) ایمان داشته و دارم .

خدایا در زندگی روزمره خودم گناهان زیادی نموده ام که توشه آخرت من جز همین گناه و معصیت چیز دیگری نمی باشد ولی تو رحمن و رحیم و ستارالعیوب هستی . خدایا اگر من باذن توشهید شدم شهادتم را قبول بفرما و مرا با شهدای صدراسلام محشور بگردان . خدایا تو خودت میدانی که در جامعه کنونی با منافقان و ملحدان و کافران داخلی و خارجی به یکه تازی پرداختند و به زور و ستم به استثمار و استعمار ملتهای مظلوم دست زدند ولی من دوست دارم که با تمام منافقان و ملحدان زمان مثل یاران حسین بن علی بجنگم و رهبر و مرجع تقلید خودم را یاور باشم .

و از هیچ زحمت و تلاشی دریغ نورزم . خدایا هر گاه احساس کنم که دنیا مرا به سوی خود می کشاند به جبهه می شتابم به جبهه حق علیه باطل . امت حزب ا... شما را دعوت به امر به معروف و نهی از منکر که رضای خدا در آنست . با دشمنان اسلام به قتال برخیزید همانطور که آنها علیه شما شورش کردند شما را به سرپیچی از شیطان درون دعوت می نمایم که بزرگترین جهاد در راه خدا جهاد اکبر است اگر بتوانید بر این شیطان و نفس غلبه کنید بدانید که از هر نظر موفق هستید .

عزیزان من شما را به شرکت در دعای روحبخش کمیل و دعای توسل و نمازهایجمعه و جماعت دعوت می کنم که موجب خشنودی خدا و امام زمان (ع) می شود . آی عزیزان دانشجو و معلم براستی که می خواهید معلم شویدو متعلم را تربیت نمائید وای چه شغل با عظمتی است امام امت فرمود معلمی شغل انبیاءست یعنی باید توای معلم خیلی آمادگی داشته باشی تا متعلم را تربیت نمائی . 

تقوای الهی را پیشه سازند ( و ان المتقین مفازاً ) . و شما ای برادارنم و ای خواهرانم به منافقان و ملحدان بگوئید که اگر بدن مرا صد پاره پاره کنند و از وجودم جز مشتی خاکستر نماند پس از ذرّه ذرّه خاکستر وجودم . لااله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله و حسین ثار الله و مهدی بقیه الله و خمینی روح الله بر می خیزد.

پیام من به عاشقان الله و عاشقان حضرت مهدی این است که همانا شرکت در جهاد را فراموش نکرده و امام عزیز را تنها نگذارید . پشتیبان ولایت فقیه و خطّ روحانیت مبارز و اصیل باشید . در نهایت چند کلمه ای با خانواده ام و بستگانم صحبت می کنم :

سلام بر تو ای پدر و سلام بر تو ای مادر ، میدانم که درزندگی رنج ها و سختی ها کشیدید و با اینکه از نظر مادی مستضعف بودید مرا به هفت سالگی رساندید و روانه مدرسه نمودید تا اینکه با تلاشهای مداوم خود مرا تا به اینجا رساندید که این حقوق معلمی خودم خدمتی به شما بنمایم.

همانا امید شما این بود که بنده نهایتاً موفق شوم اما چه موفقیتی بهتر از اینکه انسان در راه خدا شهید شود و چه معلمی بهتر از اینکه انسان درس شهادت را بیاموزد بدانید که موفق شدم و شما را هم به موفقیت و آرزویتان رساندم . نمی گویم گریه نکنید چرا که گریه بر شهید اجر و ثواب دارد اما ... می گویم اول برای سایر شهدا گریه کنید بعد برای بنده حقیر ، در ضمن در جلوی دشمنان اسلام و انقلاب گریه نکنید .

که مبادا آنها سوء استفاده کنند . آی برادرانم همانا در نبود من و از اینکه از شما جدا شدم صبر پیشه سازید و درس تان را ادامه دهید . اما خدمت برادر بزرگم وسایر بستگانم سلام عرض کرده امیدوارم که اگر لغزشی از بنده دیده اید ببخشید . سید حسین جان همانا فرزندان خود را علی وار و فاطمه وار تربیت کن که موفقیت شما در امر خانواده همان تربیت کودکانت می باشد . 

عرض دیگر این حقیر این است که خواهر کوچکم را خوب تربیت کنید که زینب وار باشد و زینب وار داده مرا ادامه دهد من چیزی از ایشان انتظار ندارم اما انتظار من این است که بعنوان یک خواهر شهید خون مرا با حفظ حجاب اسلامی همراه با عفت و پاکدامنی خوبی رنگین کن که حجاب و عفت تو از خون سرخ من ارجحیت دارد . خانواده عزیزم و بستگانم اگر می بینید که من از این به بعد در کنار شما نیستم ناراحت نباشید ولی بدانید که بهترین توشه را برای آخرتم تهیه نمودم و آن اینکه در راه خدا شهید شدم .

رسول گرامی اسلام فرمود : « ما من قطره احب الی الله و ما من قطره دم فی سبیل ا... » در ضمن پیام این بنده حقیر به برادران سپاه پاسداران این است که گروه های مقاومت را در سطح روستاها و شهرها تقویت نمایند تا با تشکیل ارتش 30 میلیونی از فساد جلوگیری بعمل آید و برادران حزب الله در نهایت ... از فساد برادران عضو ارتش 20 میلیونی جلوگیری بعمل آمد و در نهایت به اوج ایمان و تقوا برسند .

ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون .

نگوئید آنهائیکه در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند شما درک آنرا نمی کنید» 

                                                        « والسلام علی من اتبع الهدی »

فرزند و برادر کوچکتان

سید عابد حسینی .

امضاء

18/12/1364

خدایا     خدایا       تا انقلاب مهدی     خمینی را نگهدار 

مرگ بر آمریکا