جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
لینک سایت جنگ و درنگ
شهید رضا میرزانژاد
شهید رضا میرزانژاد سراجی
نام پدر : علیجان
تاریخ تولد :1335/01/01
تاریخ شهادت : 1365/12/15
محل شهادت : شلمچه
مشخصات
شهر : بخش : شهرستان : جویبار استان : مازندران
جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی - هنرمندان -
یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام
نام پدر : علیجان مسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : دیپلم
تخصص : کد شهید : 9422 رسته : پیاده
نام مادر : سکینه افسرده
شناسنامه شهادت
موضوع شهادت : جبهه عملیات : محل شهادت : شلمچه تاریخ شهادت : 1365/12/15
نحوه شهادت : اصابت ترکش به پشت و شکم
شناسنامه تدفین
شهر : سراجکلا بخش : شهرستان : جویبار استان : مازندران
گلزار : شهدای سراجکلا تاریخ تدفین : 1365/12/23
------------------------------------------------------------------
زندگی نامه
«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»
الف)تولد و کودکی :
1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :
رضا میرزانژاد سراجی
2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:
1/1/1335 ـ روستای سراجکلا ـ جویبار
3- نام و شغل پدر :
علیجان ـ آزاد
4- نام و شغل مادر:
سکینه افسرده ـ خانه دار
5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:
3فرزند ـ فرزند اول بودند .
6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :ـــــــــــــ
7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):
شهید برای فراگیری قرآن به مکتبخانه ملا سلیمان رفت. .
8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــ
ب)تحصیلات:
1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :
دبستان رودکی ـ جویبار
2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :
جویبار
3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :
دبیرستان جویبار ـ رشته علوم انسانی
4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــ
5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :
شهید در کار کشاورزی در اوقات فراغت به پدر و مادر کمک می کرد .
6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :
شهید پس از اخذ دیپلم به حوزه علمیه مشهد رفتند به مدت 7 ماه
پ)سربازی :
1- خدمت سربازی : ـــــــ
2- یگان اعزام کننده : ـــــــ
3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــ
ت ) ازدواج :
1-وضعیت تاهل :
متاهل
2- نام همسر و تاریخ ازدواج :
هاجر صبورایی ـ 23/6/1361
3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):
2فرزند ـ سمیه ـ وهبه
4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):
به پدر و مادر و همسر و فرزندان بسیار محبت می کرد .
ث)شغل شهید :
1- شغل رسمی و شغل فرعی :
رسمی 6 سال- آموزش و پرورش
قراردادی 1سال- قرض الحسنه امام خمینی
2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :
اداره آموزش و پرورش
قرض الحسنه امام خمینی
3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:
مدیر و معلم
کارمند
ج) فعالیت های انقلابی :
1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :
تحول فکری شهید از امام (ره) و شهید مطهری بود .
2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد :ــــــــــ
3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :
شهید در تظاهرات و پخش نوار و اعلامیه امام فعالیت داشت
4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :
عضوبسیج بودند.
5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــ
ح) سوابق جبهه :
1- حضور در جبهه :
حضور داشت
2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :
1/5/62 الی 4/6/62 ـ جویبار ـ سپاه
7/6/62 الی 18/8/62 ـ جویبار ـ سپاه
28/11/62 الی 11/1/63 ـ جویبار ـ سپاه
10/9/65 الی 15/12/65 ـ جویبار ـ سپاه
3- مجموع مدت حضور در جبهه :
8 ماه
4- مسئولیت در جبهه :
رزمنده
5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــ
6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــ
7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :
15/12/65 ـ شلمچه ـ کربلای 5 ـ ترکش به پشت و شکم
8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :
23/12/65 ـ گلزار شهدای روستای سراجکلا ـ جویبار
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)
همرزم شهید : در عملیات کربلای 5 وقتی با تانک دشمن محاصره شدیم عده ای شهید شدند و ما با شهید داخل کانال بودیم و مبارزه می کردیم . شهید بسیار شجاع و با شهامت بود .با 48 ساعت مبارزه و محاصره شدن بدون آب و غذا ، عقب نشینی کردیم که برادر رمضان داوری مجروح شد که به کمک من و شهید ایشان را به عقب آوردیم و او را به بیمارستان انتقال دادیم و خودمان به مرخصی آمدیم وقتی به جویبار آمدیم به اصرار شهید به منزل خانواده های شهدا در جویبار رفتیم و همچنین به مزار شهدا سرکشی کردیم و رزمندگانی که در جبهه بودند جهت گرفتن نامه از خانواده های شان رفتیم بعد به جبهه برگشتیم و در ادامه عملیات کر بلای 5 به او گفتم اگر شهید شوی تنها پسر خانواده هستی ایشان گفتند:« توکلت به خدا باشد» و از روحیه بالایی برخوردار بود .
فرزند شهید : پدرم زمانی که از جبهه بر می گشت به خانه، من را در آغوش می گرفت و موهایم را شانه می زد و دست نوازشگر و پر مهرش را بر سرم می کشید و من بر روی زانویش می نشستم.
خواهر شهید: شهید در بین مردم وخانواده بسیارمهربان وبا اخلاق بودو بسیاردرکارها صداقت داشت نسبت به قرآن وخواندن دعا بسیارپایبند بود . حق الناس رارعایت می کرد
---------------------------------------------------------------------
شهید رضا میرزانژاد
سلاح ما ایمان و اسلام است ما با سلاح ایمان و اسلام به پیش
می بریم و خواهیم برد و همه اینها را سرکوب خواهیم کرد.
چون همۀ ما آزادیم و برای آزادی انسانها می جنگیم.
همسرم: شاید در طول زندگی با تو، برایت شوهری دلسوز و مهربان نبودم، و شاید بارها و بارها، بجای آرامش و راحتی برایت رنج و ناراحتی ایجاد می نمودم. ولی در دلم نیت اذیت و آزار تو نبود بلکه منظورم کنترل زندگی و جهت بخشیدن آن به طرف زندگی بهتر و هدفدارتر در آینده بود. بهرحال امیدوارم خطاهایم را ببخشی. همسرم در طریق زندگی همچون نامت (صبورا) صبور و بردبار باش تا بتوانی حاکمیت خود را بر آن (یعنی زندگی) بقبولانی. در این صورت است که می توانی در صراطی مستقیم گام نهی و میتوانی از هدایت یافتگان باشی. وگر زندگی و زنده ماندن بر تو حاکم شده، شیاطین کوچک و بزرگ زندگی هر لحظه تو را بسویی و طریقی می کشند که همان راه ضالین و مغضوبین و گمراهان است که سرانجام سختی را بدنبال خواهد داشت.
به برادران انجمن: برادران عزیز و متعهد خصوصاً شما برادران انجمن اسلامی توحید سراجکلا همانطور که در ابتدای رشد انقلاب زحمات و مشقاتی را تحمل نموده اید، همچون گذشته در مقابل تهدیدها و دشنام ها و تهمت ها و سختی و مرارت ها همچون بنیانی مرصوص باشید و با این کارها از بار مسئولیت شانه خالی نکنید که در آن صورت خواست دشمنان اسلام و انقلاب را برآورده می نمایید و آنان را خوشحال می نمایید. بلکه باید در برابر همۀ این مشکلات صبر پیشه کنید که در این صورت خاری در چشمان دشمنان اسلام انقلاب می باشید و خداوند مهربان با صابران است.
با مردم محل: مردم مسلمان سراجکلا برادران و خواهران در مقابل خون همۀ این شهداء مسئول هستید و باید پیام رسان خون شهدا باشید. بهرحال، من از همۀ افراد محل، برادران و خواهران و چه پدران و مادران خصوصاً آنانیکه در دعای کمیل، توسل، راهپیمایی ها و دیگر مراسم حاضر بودند، امید دارم که اگر برخورد تند و نادرستی از من دیده اند مرا ببخشید و در موقع نماز از خدا بخواهند که مرا مورد لطف خود قرار دهد و کشته شدنم را شهادت در راه خدا قرار دهد.
اگر از من بپرسند از مردم محل چه چیز آرزو می کنی؟ خواهم گفت که: بسیار دوست می دارم که همۀ پدران و مادران (و در صورت امکان خواهران نیز) دست در دست هم دهند و با ثبت نام در بسیج آموزش نظامی دیده و مخلصانه در آن خدمت نمایند.
خانواده عزیزم: اگر جسدم بدست شما رسید من را در کنار دیگر برادران شهید محله ام دفن نمایید و نمازم را با همکاری مداوم برادران مسئول انجمن یک روحانی مسئول و متعهدی بخواهید که بخواند و اگر جسدم بدست شما نرسید ناراحت نباشید زیرا چیزی را که در راه خدا داده اید نباید پس بگیرید حال چه در محله ام دفن شوم و چه در هر نقطه جهان.
چون فرصت بسیار کم بود اگر نواقصی داشت ببخشید ولی در صورت پیدا شدن فرصت تکمیل می نمایم. والسلام
یکشنبه 7 اسفند 62 دهلران
میرزانژاد