شهید سیدجلال باقری

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید سیدجلال باقری

شهید سیدجلال باقری

نام پدر : سید عیسی

تاریخ تولد :1337/08/06

تاریخ شهادت : 1366/04/04

محل شهادت : ماووت

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : بهشهر استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : سید عیسی  مسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : دیپلم

تخصص : کد شهید : 1261 رسته : پیاده

نام مادر : خدیجه تقی زاده

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات نصر 5 محل شهادت : ماووت  تاریخ شهادت : 1366/04/04

نحوه شهادت : متلاشی شدن بدن

شناسنامه تدفین

شهر : بهشهر بخش : شهرستان : بهشهر استان : مازندران

گلزار : بهشت فاطمه بهشهر  تاریخ تدفین : 1366/04/17

---------------------------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی:

1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:

سیدجلال باقری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1337، شهرستان ساری، روستای امره

3- نام و شغل پدر:

سیدعیسی، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

خدیجه، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

شش، پنجمین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:

در خانواده ای مذهبی، متدین و پیرو اهل بیت با اوضاع اقتصادی نسبتاً معمولی که از امرار معاش والدینش در زمینهای کشاورزی تأمین می شد به رشد جسمی و عقلی رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده):ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

 از بدو تولد، ابتدایی و راهنمایی شهرستان ساری، روستای امره/ راهنمایی، دبیرستان، بعد از ازدواج در شهر بهشهر سکونت داشت.

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:

مدرسه ابتدایی، روستای امره، ساری (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:

 مدرسه راهنمایی، روستای هولار، ساری (3 سال)

3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان:

 دبیرستان دکتر علی شریعتی، بهشهر (رشته اقتصاد)

4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه: ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:

بعد از اتمام دروس و تکالیف مدرسه در کارهای کشاورزی، به یاری والدینش می شتافت تا باری از دوش آنان بردارد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل: ـــــــــــــ

پ)سربازی:

1- خدمت سربازی:

 انجام داد

2- یگان اعزام کننده: ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی:

 منقضی 57 بود. (به فرمان امام از جبهه ها فرار کردند.) سال 1360، دوباره به خدمت سربازی رفت.

ت) ازدواج:

1-وضعیت تاهل:

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج:

شهربانو یعقوبی، 1359

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

3 فرزند: سیده رقیه، سید محمد، سیدعباس

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ارزش و جایگاه والدینش را می دانست. به آنان احترام و عزت می گذاشت در کارهای روزانه و تأمین معاش زندگی یار و یاور آنان بود. همواره سعی می کرد تا فرزندی صالح برای والدینش باشد. در خانواده هم همسری متعهد و وفادار بود. در راه رفاه و آسایش آنان تلاش می کرد. به فرزندان علاقه وافری داشت. در کارها با همسرش مشورت می نمود. در تربیت صحیح اسلامی فرزندان احساس مسئولیت می کرد. و همسرش را به این کار سفارش می کرد.

ث)شغل شهید:

1- شغل رسمی و شغل فرعی:

رسمی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت:

آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

او به مدت 5 سال استخدام رسمی با پست آموزگار در روستای گلورد بزرگ خدمت می کرد.

ج) فعالیت های انقلابی:

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند:

عواملی چون عشق و علاقه به رهبر انقلاب و گوش جان سپردن به فرامین ایشان، احساس مسئولیت در قبال دفاع از کشور، مطالعه کتابهای مذهبی در روحیه و شخصیت او مؤثر بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد:

از خصوصیات بارز سیدجلال که بر خانواده و اطرافیان نقش بسزایی داشت می توان به: صبر و شکیبایی در مشکلات زندگی و تصمیم آگاهانه و عاقلانه و همچنین احترام و ادب نسبت به پدر و مادر و رسیدگی به امور محرومان و شاگردان بی بضاعت، حتی پول کتاب درسی شاگردانش را تقبل می کرد.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:

با فراگیری انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی به صف آزادیخواهان پیوست و برای تقویت انقلاب اسلامی در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت گسترده داشت در ضمن بیشتر در کارهای فرهنگی انقلاب فعال بود.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:

با تحقق نظام اسلامی و تشکیل بسیج به فرمان امام خمینی (ره) به عضویت این نهاد درآمد. ضمن فعالیت های مستمر در نهایت از طریق این نهاد به جبهه اعزام شد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود: ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه:

1- حضور در جبهه:

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:

در تاریخ 26/12/65، از سپاه بهشهر با عضویت بسیجی به مناطق جنگی اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه: ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه: ـــــــــــــ

5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن:

یک بار در منطقه جنوب به علت اصابت ترکش به دست مجروح شد.

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد:

در عملیات فتح المبین

7- مکان، زمان، عملیات و نحوه‌‌ی شهادت:

در تارخ، 7/2/66 در منطقه سردشت و بانه (ماووت) در عملیات کربلای 10 به درجه شهادت نایل آمد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:

در تاریخ 17/4/66 در گلزار بهشت فاطمه تشیع و خاکسپاری شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)

در کالبد وجود او خصوصیات و ویژگیهای زیادی نقش بسته بود که با جمع شدن در یک جا از او یک انسان کامل ساخته بود می توان به احساس مسئولیت در مقابل اطرافیان تا جایی که در محل خدمتش تعدادی دانش آموز که از نعمت پدر محروم بودند به آنان رسیدگی می کرد و حتی آنان را استحمام می کرد. شهید معلم منطقه محروم روستای گلورد بزرگ بود و از هزینۀ خودش کتابهای درسی برای دانش آموزان تهیه می کرد.

سیدجلال هم در رفتار و هم در گفتار سرمشق شاگردانش قرار داشت. از نظر همسرش ایمان، صداقت و اخلاصش مشهود بود. فرزند شهید، رقیه، ضمن بیان مطالبی، خاطره ای نقل می کند: «عشق و علاقه ی زیادی به خانواده داشت و به آنان محبت می ورزید. در آخرین باری که به مرخصی آمده بود پدرم خیلی گریه می کرد، در حیاط راه می رفت و اشک می ریخت. از او پرسیدم چرا گریه می کنی؟ جوابم را نداد. وقتی که مجروح شده پشت کارت خون خود برای ما نوشته بود که: فرزندان عزیزم می دانید چرا گریه می کردم، زیرا دیگر شما را نمی بینم.« هم اکنون در کنار پیکر غرق به خون شهدا افتاده ام. »این کارت را از وسایل پدرم پیدا کردم. پدرم علاقه به انقلاب ویژه ای داشت. او معلمی فداکار همچون شمعی پرفروغ سوخت تا شاگردانش راه را از بیراهه تشخیص دهند.

-------------------------------------------------------------------

شهید سید جلال باقری

 

 

نام پدر: سید عیسی      تاریخ ولادت: 1337         محل ولادت: امره ساری

تاریخ شهادت: 1366     محل شهادت: بانه

بسم رب الشهدا والصدیقین

زندگینامه معلم شهید سید جلال باقری

 

شهید بزرگوار سید جلال باقری در آبان ماه 1337 در خانواده ای مذهبی در روستای امره واقع در 20 کیلومتری ساری به دنیا آمد.

دوران ابتدایی را در روستا گذراند و دوره راهنمایی را در قائمشهر و روستای هولار که حدود 5 کیلومتر با روستای امره فاصله دارد تحصیل کردند و این فاصله را هر روز با پای پیاده طی می کردند که در کنار تحصیل بتوانند خانواده خود را در کشاورزی یاری دهند.

دو سال اول دبیرستان را در بهشهر سپری کردند و سال سوم دبیرستان را در ساری گذراندند و سال چهارم دبیرستان را هم در بهشهر گذراند که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود. که طبق فرمایش حضرت امام از خدمت در سربازی معاف شده بود.

در سال 1358 ازدواج نمودند که ثمره آن دو پسر و یک دختر می باشد. در سال 1359 در آموزش و پرورش به طور افتخاری در روستای گلوردبزرگ مشغول به تدریس شدند. در سال 1360 به عنوان داوطلب عازم جبهه های حق علیه باطل شد و مدت یک سال در جبهه ها حضور داشت که در عملیات فتح المبین از ناحیه دست مجروح شده بود.

در سال 1361 به استخدام رسمی آموزش و پرورش درآمد و در روستای گلوردبزرگ مجدداً مشغول به تدریس شدند. شهید عزیز ما عاشق قرآن و دعا بود و همیشه نمازش را اول وقت بجای می آورد و توجه خاصی به فقرا و ایتام داشت. در روستای گلوردبزرگ در طول مدت 5 سال خدمت نام نیکی از خود برجای گذاشت، کمک به فقرا و مستمندان- توجه به ایتام- احسان و از خود گذشتگی که زبانزد عام و خاص بود و در اخلاق و رفتار برای همه الگوی چگونه زیستن بود. و به امام راحل علاقه وافری داشت و در سال 1365 به فرمان حضرت امام که فرموده بود کمربندها را محکم ببندید و در جبهه ها حضور پیدا کنید در تاریخ 26/2/65 به عنوان بسیجی عازم جبهه گردید و در تاریخ 7/2/66 در عملیات کربلای 10 در جبهه سردشت و بانه مفقود گردید و پس از 3 ماه پیکر خونین شهید عزیزمان پیدا شد و در تاریخ 17/4/66 تشییع و در گلزار شهدای شهرستان بهشهر دفن گردید. امید است که فرزندانش پرچم به زمین افتاده اش را برگیرند و راه پاکش را ادامه دهند. 

افسوس که گلزار و چمن زار بسوخت              در کوی بقا عاشق دلدار بسوخت

آن سید باقری ز سودای جلال                       پروانه شد و گرد رخ یار بسوخت

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه شهید سید جلال باقری

ولئن فی سبیل الله اومتم لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون

و اگر در راه خدا کشته شدید یا (در سفر فی سبیل الله) مردید هر آینه آمرزش (گناهان) و رحمت و بخشش از جانب خدا بهتر است از آنچه (کالای دنیا که کفار گرد می آورند)

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون

و کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگان مپندار بلکه زندگانند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.

خدایا در راه تو گام بر می دارم و در راه رضای تو می روم. خدایا راه رسیدن به معشوق مشکل است، مشکلتر از آن این باشد که آن معشوق تو باشی.

خدایا این راه مرا که با خلوص نیت انتخاب شده است راه امامان و مومنین پندار و اجر آن ده، که به شهدای صحرای کربلا داده ای. خدایا مرا که یک بنده گنهکار می باشم ببخش. بخشش تو آن باشد که مرا بیشتر به راهی که به تو نزدیک می شود هدایت کنی تا مبادا به گمراهی بروم. خدایا دنیا زیباست و این زیباییها از همان نعمتهایی سرچشمه می گیرد که از عنایت شما آفریده شده است. ترا شکر می کنم که مرا از دلبستگی به دنیا و زیباییهای دنیا رهانیدی. خدایا اگر جز رضای تو نباشد لحظه ای دوری از پدر و مادر و فرزندان همانند دوری حضرت یوسف از حضرت یعقوب می باشد.

خدایا تو می دانی که دوری از فرزندان چقدر مشکل می باشد ولی تنها موقعی این دوری قابل تحمل می باشد که مبدأ و مقصد و هدف رسیدن به تو باشد. خدایا هرچند کوچکم و خود را کوچک جزء یا سرباز اسلام در هر سنگر نمی بینم ولی قلبم امید دارد با کوچکی خود اسلام را با دادن قطرات خون خود نجات داده تا اسلام و مسلمین دوباره در دام کاخ نشینها گرفتار نیایند و حق را باطل مپندارند و باطل را حق بر مردم نقبولانند. ای ملت قهرمان ایران شماها که سنی دارا می باشید گواه بودید که رژیم گذشته چطور حق را باطل و باطل را حق می پنداشت و ما ملت بودیم که بعد از دوهزار و پانصد سال فهمیدیم که آنچه بما می گویند برخلاف بوده و آنها بدنبال سود و منفعت خود می باشند و اسلام را مد نظر ندارند.

ای ملت قهرمان همچنان که بر علیه طاغوت جنگیدید و طاغوت را از بین بردید با رژیم ضد اسلام صدام جنگیدید و این دشمن اسلام را از بین بردید تا دیگر جنایت کاری بر علیه اسلام و مسلمین بر نخیزد.

ای برادران و خواهران عزیز در کارها خود را مطیع خدا و دستورهای او بدانید تا در این جهان و جهان آخرت سعادتمند شوید به کلیه برادران و خواهرانم سفارش می کنم که دل از مال و ثروت برکنید تا خود را غلتان در جهان مادیت ننگرید و اگر انسانی در مادیت غوطه ور شود موقعی به خود می آید که کار از کار می گذرد و بجز پشیمانی سودی دیگر ندارد.

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند                   روبه صفتان زشتخو را نکشند

گر عاشق صادقی ز مردن مهراس                    مردار بود هر آنکه او را نکشند

نماز مرا آقای جباری بخواند. 
-------------------------------------------------------------