شهید سعید اسفندیاری

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید سعید اسفندیاری

نام پدر : مهدی

تاریخ تولد :1346/03/20

تاریخ شهادت : 1365/12/13

محل شهادت : شلمچه

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : میاندورود استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : شغل : دانشجویی - فرهنگی -

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : مهدی مسئولیت : رشته تحصیلی : --------- تحصیلات : دانشجوی کارشناسی

تخصص : کد شهید : 421 رسته : مخابرات و الکترونیک

نام مادر : سروناز اسفندیاری

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات تکمیلی کربلای 5 محل شهادت : شلمچه تاریخ شهادت : 1365/12/13

نحوه شهادت : جراحات وارده

شناسنامه تدفین

شهر : روستای برگه بخش : شهرستان : میاندورود استان : مازندران

گلزار : شهدای برگه تاریخ تدفین : 1376/04/12

----------------------------------------

وصیت نامه

 

1- خداوند بر بندگان پاک و مخلص خود فروع دین را واجب کرده. بر ماست نماز بخوانیم و روزه بگیریم و حج برویم. با دشمنان اسلام جهاد کنیم. خمس و زکات بدهیم. امر به معروف و نهی از منکر بنماییم. با دشمنان خدا، دشمن و با دوستان خدا، دوست باشیم. آیا در انجام این کارها انسان مسلمان باید غفلت بورزد؟ آیا جهاد از فروع دین نیست؟ اگر جهاد از فروع دین نیست، پس برماست نماز نخوانیم، روزه نگیریم و حج نرویم و خمس و زکات ندهیم. شرکت نکردن در جهاد به منزله عدم اطاعت از اسلام و امام زمان (عج) می‌باشد. آنچه مرا وارد کرد که در این جنگ مقدس شرکت نمایم، عشق و علاقه و شور حسینی بود. 

2- از مردم به خصوص نسل جوان و بچه‌های انقلاب می‌خواهم که پیرو ولایت فقیه آن هم ولایت امام خمینی که به حق رهبر مسلمانان جهان است باشید و جز این ولایت، هیچ ولایت دیگری را قبول نکنید که موجب خشم امام زمان (عج) قرار می‌گیرید.

3- بار خدایا! مرگ ما را شهادت، و شهادت در راهت، سعادت، و سعادت را نصیب ما بفرما.

----------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سعید اسفندیاری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

20/3/46، روستای برگه، شهرستان میاندرود

3- نام و شغل پدر :

مهدی، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سروناز، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

نه فرزند، فرزند چهارم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

او در خانواده ای خونگرم، صمیمی و مذهبی زیر سایه پدر و مادری مهربان و کشاورز دوران کودکی و عمر کوتاهش را سپری کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ): 

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

ابتدایی (برگه)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی (ساری)

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان (ساری)

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

دارای دانش نامه لیسانس افتخاری و دانشجوی تربیت معلم ساری

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، او نیز چون نوجوان مازندرانی، جهت کم کردن زحمات و سختی های پدر و مادر، در مزارع کشاورزی دوشادوش آن ها به کار مشغول می شد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ترک تحصیل نکرد؛چرا که به درس علاقه زیادی داشت. همزمان با تحصیل علاقه به کسب علم در سنگرها نیز در سر داشت. به همین جهت راهی جبهه شد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

او با سن کم خود درک بالایی داشت و پدر و مادر را بیش از حد دوست داشت و به دنبال آسایش آن ها در کارها به آن ها کمک می کرد، تا قدری از زحمات آنان را جبران کرده باشد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

رسمی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

اداره آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

بصورت رسمی، به مدت یک سال، دانشجوی معلم مرکز تربیت معلم ساری بود.

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

در درجه اول شهادت برادرش سهراب اسفندیاری دگرگونی فوق العاده ای در رفتار و کردار او ایجاد کرد. بطوریکه هر روز در پی دوستان شهید می گشت و از موقعیت اخلاقی و اجتماعی او آگاه می شد. بطوریکه شهید حاج اکبر اسفندیاری را الگویش قرار داده بود و هفته ای یک بار در مورد اخلاقیات برادرش با او گفتگو می کرد. این صحبت ها تاثیر زیادی در موقعیت دینی، سیاسی، اجتماعی، و علمی ایشان بوجود آورد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد :ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

او نیز  مانند مردم خونگرم و انقلابی ایران در راهپیمایی و تظاهرات شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو فعال بسیج پایگاه محل بوده و در انجمن اسلامی محل نیز فعالیت چشمگیری داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

5 دفعه، از تاریخ 7/5/62 الی 17/6/62 و 1/6/62 الی 17/9/62 و تابستان 64، خرداد و تیر 65، اعزامی از سپاه ساری، بسیجی آموزش امدادگری شهرک چمخاله لنگرود، کردستان محور جانوران، خیبر، جزیره مجنون، منطقه عملیاتی کربلای 5 مرحله سوم

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

11 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

امدادگر، بیسیم چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :ـــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

کربلای 5، شلمچه، 13/12/65، بر اثر اصابت ترکش

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

12/4/76 بعد از 11 سال، گلزار شهدای برگه

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

از خصوصیات اخلاقی او می توان یاد کرد که او مانند دیگر شهیدان، فردی متدین و با ایمان بود و همواره به دستورات دینی عمل می کرد. از ویژگی بارز این افراد، اخلاص در عمل و خلوص نیت می باشد. با این سن کم خود علاوه بر تحصیل علم در مناطق جنگی کردستان و جنوب شرکت کرد. در کردستان به عنوان امدادگر بسیجی خدمت نمود و هر وقت برای مرخصی به روستا می رفت، تزریقات مجانی انجام می داد. این عمل وی از ایثار و از خودگذشتگی او محسوب می شد. 

----------------------------------------------

 

شهید سعید اسفندیاری

            

بسمه تعالی

با سلام بر مهدی (عج) و امام امت و همچنین بر شهیدان. اما بعد ... خدمت برادرم یحیی سلام عرض می شود. امیدوارم که حال جنابعالی خوب بوده باشد و در سلامتی کامل به سر ببرید. نامه ای را که الان دارم می نویسم ساعت 10 شب چهارشنبه 8/11/65 می باشد و به خواست خدا عازم جبهه های نبرد هستیم. من و رحمت الله با هم در یک گردان (امام محمد باقر (ع)) هستیم و در قسمت مخابرات آن هم بی سیم چی هستیم. یحیی وصیت نامه ای را که نوشتم به دست شما می سپارم و آن را باز نکنید چون من به شما اعتماد دارم و جز شما کسی را سراغ ندارم که مورد اعتماد من باشد. البته ما لیاقت شهادت در راه خدا را نداریم ولی برای احتیاط بهتر است وصیت نامه را بنویسم. راستی این موضوع را حتی به مادر هم نگوئید و پیش شما بماند. باز هم به شما می گویم که من لیاقت شهید شدن را ندارم اگر شهید شدم وصیت نامه ام را خودتان بخوانید و مراسم مانند مراسم دیگر شهداء باشد و هیچ گونه هدفی در مراسم نباشد. اگر شهید شدم عطر و مهر و جای مهرم در یک پلاستیک بسته بندی شده همه را در قبرم بگذارید. (نشانی: بعد از عملیات مهران به هر کدام از ما یک بسته دادند در منزل ماست) البته قصد ناراحت کردن شما را ندارم ولی این چیزها را آدم بگوید بهتر است. اما وصیت نامه را باز نکنید فقط در مراسم باز کنید و بخوانید. (راستی از قول من به بابا جان (محمد) سلام برسانید.)

موضوع دیگر در مورد ازدواج من بود. خیلی دوست داشتم که ازدواج کرده باشم تا آدم بتواند ایمان خود را بدست بیاورد. چون علت تماس برقرار نکردن ما با شهدا همین بدبختی است. چون غرق در گناه هستیم و حتی برای یکبار هم شده آنها را در خواب نبینیم. راستی، یک مقدار از وسایل من در منزل کریم هست اگر به منزل آوردی خیلی متشکر. یک کلاسور با 200 برگ ورق و آینه را در تربیت معلم جا گذاشتم اگر یکی از دوستان من به اسماعیل این دو قلم جنس را داد چه بهتر اگر نداد به اسماعیل بگوئید تا او به وسیلۀ یکی از دوستانم آن وسیله را بیاورد. دیگر عرضی نیست فقط پیروزی ما در جبهه ها و باز شدن راه کربلا. 

به امید دیدار      والسلام        8/11/65  شب چهارشنبه

               برادر کوچک شما سعید اسفندیاری

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه شهید مفقود الجسد بسیجی عارف دانشجو معلم برادر سعید اسفندیاری

سلام بر مهدی (عج) امید مظلومان و رنج دیدگان و سلام بر امام خمینی یکتا مرجع و رهبر شیعیان جهان و سلام بر شهدای صدر اسلام تاکنون و سلام بر ایثارگران و مجاهدان که در راه خدا نبرد می کنند. (سفارش نامه ای است از بسیجی سعید اسفندیاری بر عموم مردم. خداوند بر بندگان پاک و مخلص خود فروع دین را واجب کرد و می توانیم انجام فروع دین را نوعی ولایت و اطاعت نمائیم بر ماست که نماز بخوانیم و روزه بگیریم و حج برویم و با دشمنان اسلام جهاد نمائیم و خمس و زکوه بدهیم امر به معروف و نهی از منکر بنمائیم با دشمنان خدا دشمن و با دوستان خدا دوست باشیم. آیا در انجام این کارها انسان مسلمان باید غفلت بورزد؟ آیا جهاد از فروع دین نیست؟ اگر جهاد از فروع دین نیست پس بر ماست که نماز نخوانیم و روزه نگیریم و حج نرویم و خمس و زکوه ندهیم و امر به معروف و نهی از منکر نکنیم و با دشمنان خدا دوست و با دوستان خدا دشمن باشیم و شرکت نکردن در جهاد به منزلۀ عدم اطاعت از اسلام و امام زمان (عج) می باشد بر همه واجب است که در این جنگ مقدس شرکت نمائیم تا بقیه اعمال ما پاک و مورد قبول خداوند قرار گیرد. آنچه که مرا وادار کرد که در این جنگ مقدس شرکت نمایم عشق و علاقه و شور حسینی بود و در این راه موفق بودم. از مردم بخصوص نسل جوان و بچه های انقلاب می خواهم که پیرو ولایت فقیه آن هم ولایت امام خمینی که به حق رهبر ما مسلمانان جهان است باشید و جز بر این ولایت هیچ ولایت دیگری را قبول نکنند که موجب خشم امام زمان (عج) قرار می گیرید.)

بار خدایا گناهان همه را ببخش و بیامرز.

بار خدایا مرگ ما را به شهادت و شهادت در راهت را سعادت و سعادت را نصیب ما بفرما. 

خدایا- خدایا- تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار            رهسپاریم با خمینی تا شهادت

والسلام   9/11/65 شب پنجشنبه                   سعید اسفندیاری  

 
---------------------------------------------------------------