شهید احمد جعفری

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید احمد جعفری

شهید احمد جعفری

نام پدر : ظل الله

تاریخ تولد :1342/06/06

تاریخ شهادت : 1365/04/10

محل شهادت : مهران

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : فریدونکنار استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : ظل اللهمسئولیت : فرمانده دسته رشته تحصیلی : تحصیلات : فوق دیپلم

تخصص : کد شهید : 2349 رسته : مخابرات و الکترونیک

نام مادر : سیده خورشید مؤمنی

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات کربلای1 محل شهادت : مهران تاریخ شهادت : 1365/04/10

نحوه شهادت : جراحات وارده به بدن

شناسنامه تدفین

شهر : - بخش : شهرستان : فریدونکنار

--------------------------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

احمد جعفری سوته

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

6/6/1342 -روستای سوته- فریدونکنار

3- نام و شغل پدر :

ظل الله، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سیده خورشید مومنی ، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

شش فرزند _ فرزند چهارم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مؤمن،مذهبی و مقید در دامان پدر و مادری  مهربان با اوضاع اقتصادی سخت و دشوار که با کار و تلاش مستمر والدین برای کسب روزی حلال تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

از تولد تا قبل سال 63 در روستای سوته فریدونکنار و سال 63 در روستای  کرکنار بندپی غربی بابل و سال 64 در روستای سنگچال آمل ، از65 در روستای سوته فریدونکنار

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ـــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان شهید طالبی در روستای سوته فریدونکنار

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید جهانیان در فریدونکنار، رشته اقتصاد

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

دانشگاه تربیت معلم بابل(شهید رجائی) رشته آموزش ابتدائی

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کارهای منزل و کشاورزی به خانواده کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

فوق دیپلم.شهریور 63

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

ربابه واحدی فرهی ، 63

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

دو فرزند، راضیه و مرضیه

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با پدر و مادرش خوب و صمیمی بود. احترام خاصی نسبت به پدر و مادرشان قائل بودند.در کارهای کشاورزی پشت و پناه شان بود.رابطه اش با همسرش بسیار حسنه و دوست داشتنی بود. خیلی محترمانه برخورد می کرد با همسرش مشورت می نمود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

شغل رسمی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

معلم بندپی غربی به مدت سه سال

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

مواردی چون پیروزی انقلاب اسلامی ، افکار و عقاید حضرت امام ، مطالعه آثار شهیدان رجائی ، باهنر ، مطهری و بهشتی در تغییر و تحول او بسیار تاثیر گذار بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد :

 یکی از ویژگی های اخلاقی و شخصیتی ایشان که سبب تاثیرپذیری دوستان و خانواده می شد در کمک و یاری به افراد مستمند از روحیات بالایی برخوردار بود.ایمان، متانت ، خوش خلقی و فعالیتهای انقلابی و بسیجی اش سر لوحه همه ی انسان ها بوده است.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات و راهپیمایی ها با سردادن شعارهای برای براندازی رژیم شاه و تقویت انقلاب اسلامی شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

با اوج گیری انقلاب یکی از فعالان دانش آموزی در مدرسه و تربیت معلم بود. در تشکلهای انقلابی، بسیج دانش آموزی ، انجمن اسلامی دانش جویی و جهادسازندگی فریدونکنار به صورت داوطلبانه در ساعات اوقات فراغتش فعالیت می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت 

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

طی هقت مرحله از سپاه بابلسر لشکر 25 کربلابا عضو  بسیج از 16/4/64 تا 10/4/65 به منطقه اهواز ، هفت تپه ، مهران اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

11ماه و بیست و چهار روز

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 10/4/65 در منطقه مهران عملیات کربلای 1  در اثراصابت ترکش به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

در تاریخ 16/4/65 در گلزار شهدای روستای سوته فریدونکنار به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید (عظام الدین) می گوید : احمد یک فرد ولایی و بسیجی بود. کلیه شئونات اسلامی بخصوص در بخش امر به معروف و نهی از منکررا  کاملا رعایت می کرد.علاقه خاصی به امام و روحانیت داشتند.در تمام نمازهای جمعه و جماعت شرکت می کرد. کارش خدمت به انقلاب و مردم بود.

برادر شهید-حاج احسان-  از ویژگی های اخلاقی اش می گوید: متواضع ، با حیا، حفظ اسرار ، سعه ی صدر ، راستگو ،صادق و از استقامت بالایی برخوردار بود.چنانچه در وصیت نامه اش هم این نکته اشاره می کرد : اگر می خواهید از سربازان واقعی امام زمان (عج) باشید باید سه مسئله را در خودتان داشته باشید.1-صبر و استقامت 2-پایداری 3-تحمل در مشکلات و سختی هاست.

همسر شهید می گوید: بسیار ساده زیست بود. به خوراک و پوشاک اهمیت زیادی نمیداد.در برابر مشکلات صبر و شکیبایی زیادی داشت. اوقات فراغتش را با مطالعه کتب مذهبی مثل المیزان، نهج البلاغه و کتب شهید بهشتی و احادیث امامان حضور در پایگاه و فعالیت های بسیجی می گذراند.

----------------------------------------------------------------

شهید احمد جعفری

            

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامة معلم شهید احمد جعفری

« انا لله و انا الیه راجعون » آیة قرآن

یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم و مأویهم جهنم و بئس المصیر . ( توبه 73) : ای پیامبر ، با کافران و منافقان جهاد و مبارزه کن و بر آنها سخت گیر [ و با آنها هیچ مدارا نکن ] و جایگاه آنها دوزخ است و چه بدسرنوشت و جایگاهی است الله اکبر ،

لا اله الا الله ، محمدأ رسول الله ، علیاً ولی الله : با سلام و درود بر پیشگاه تمامی پیامبران الهی و امامان معصوم که آخرین آن مهدی آل محمد (ص) می باشد و با سلام و درود و فاتحه به روان مقدس شهدا و با سلام بر امام امت که رهبر و امام و مرجع تقلید من باشد . و با سلام بر شما و تمامی انسانهایی که امام خمینی را بعنوان یک رهبر و یک مرجع و فقیه قبول دارند و از یاران واقعی این امام بزرگوار می باشید ، می خواهم تمامی وجود خودم و از قلب خودم و از عقیده و اعتقاد و فکر خودم برای شما چیزی را به یادگار گذاشته باشم :  

فکرم جز اسلام و قرآن چیز دیگر نخواهد بود و خط فکری من جز خط امام خمینی نخواهد بود و این از اعتقادات بسیار ، بسیار قوی من است با تمام وجودم قسم یاد می کنم که راه سعادت و اسلام واقعی که یک زمان محمد (ص) پرچم دار آن بوده و زمانی علی (ع) و آینده هم حضرت مهدی (عج) و در این عصر حاضر امام خمینی می تواند این پرچم خونین اسلام را گرفته تا بدست صاحب اصلی آن مهدی آل محمد (ص) تحویل بدهد .

غیر از خط امام ، هر خط فکری دیگر به هر شکلی به هر صورتی شایستگی گرفتن این پرچم را ندارند و اگر خدای نکرده بر اثر بی توجهی و عدم آگاهی مردم غیر از خط امام خط خودشان را منادی اسلام بدانند ، ای مردم بدانید آن اسلام از دهان و حلقوم محمد و علی و حسین در نیامد . 

بلکه به ظاهر خودشان را پرچم دار اسلام می دانند ، نه هرگز ، هرگز ، اسلام غیر از خط امام همان اسلام طلحه و زبیر زمان حضرت علی (ع) می باشد این اسلام همان اسلام معاویه است پس هوشیار باشید نکند خدای نکرده مثل مردمان دوران علی (ع) بشوید و علی زمان را خانه نشین بکنید و نکند مثل زمان امام حسین بشوید حسین زمان را تنها بگذارید من این را می دانم که شما مردمان زمان امام حسین نمی باشید ولی بدانید احتمال دارد آیندة شما را چیزهایی تهدید کند این بعنوان اعلام خطر می باشد چون دشمن با هر لباسی در کمین است پس زیرک و هوشیار باشید .

 تا بحال از فکرم برای شما نوشته ام اما می خواهم از رسول خدا کمک بگیرم قال رسول الله : الایمان اقرار باللسان و معرفه بالقلب و عمل بالارکان : ایمان اقرار به زبان و شناخت با قلب و عمل کردن با اعضای بدن است ای خدای بزرگوار وحدانیت را با زبان بیان کردم و در قلب خودم ترا جای دارم و قلب من آرام گرفته است . ای خدای بزرگ قرآن را که تو نازل فرمودی ورق زدم و با سخن و زبان تو آشنا شدم ، آیاتی بود . 

که باید با اعضا و جوارح خودم آن دستورات را اجرا کنم که آیاتی که از هجرت و جهاد و آیاتی از اقامة عدل و حمایت از امام را دیدم آیاتی که امت رابه جهاد علیه کفار و منافقین و ظالمان دعوت نموده است . تاریخ را ورق زدم سرگذشت هابیل و قابیل را مطالعه کردم باز سرگذشت پیامبران را مطالعه کردم حق را از باطل تمیز دادم به حق بودن هابیل و علی و امام حسین پی بردم .

 بعد از اینها به خودم فکر کردم از کجا آمدم به کجا می روم و مقصد من کجاست چه کار باید کرد . دیدم من از خدایم و باز سوی خدا می روم . حرکت کردم حال ماندم که با چه وسیله ای بسوی تو بیایم دیدم که با کشتی نجات امام خمینی می توانم به ساحل سعادت برسم ، ای خدای بزرگ من به تنهائی توان آنرا ندارم که همراه این امام بزرگوارم به شما برسم چون مقلد بودن سخت است و آزمایش و امتحان شما سنگین ، ای خدای بزرگ از تو می خواهم که به من توفیق دهی تا اینکه به هدف و پیمان و عهدم پایدار باشم . 

می خواهم از راه دور به امام حسین (ع) سلام عرض کنم السلام علیک یا ابا عبدالله ، ای مردم ، ای حزب الله مقداری می خواهم با شما سخن گویم و می خواهم از احساسات شما کمک بگیرم چون من شما را می شناسم و می دانم دل و قلب شما برای اسلام و مظلومیت آقا ابا عبدالله می سوزد ، ای مردم می خواهم سخن امام حسین را بگویم می داند که یکی از سخنان مهم آقا امام حسین چه بود . 

در روز عاشورا . امام فرمود هل من ناصر ینصرونی : آیا کسی است مرا یاری کند : این پیام حسین است . شما می دانید سخن امام حسین برای آن لحظه نبوده چون امام می دانست که دیگر یار و یاوری ندارد باز چرا این بیان را فرمود . آری امام با ما سخن می گفت اما برای تاریخ و نسل های آینده سخن می گفت . سخن امام با ماها بود . یعنی آیا کسی است خون مرا پاسداری کند آیا کسی است اسلام و قرآن را یاری کند آیا کسی است اما زمانه خودش را یاری کند آیا کسی است دین جدم را یاری کند یا نه ، آری امام حسین (ع) در شرایطی قرار داشت که اگر قیام و جهاد نکرده بود ، دیگر اسلامی نبود .

و هنوز خون امام حسین در رگها جاری است ، تا حسین (ع) زنده است . اسلام زنده است ای مردم کاملاً برای شما حق و باطل روشن شده است دیگر روز قیامت نمی توانید بگویید که ای حسین ، ما آگاه نبودیم و یا نبودیم در آن روز ترا یاری کنیم .

اگر تا به حال این را نمی دانستید از الان این مطلب را بدانید ای مردم می دانید که الان حسین زمان ما و یاران او و شهدا چه می گویند . امام عزیز ما را باز بعد از 14 قرن پرچم خونین اسلام را به دوش گرفته و شمشیر افتادة امام حسین در غرب و جنوب ایران ما را صدا می زند دیگر موقع راحت طلبی گذشت دیگر به فکر خود بودن و به فکر زن و بچه و مال دنیا بودن گذشت اگر مسلمانی می دانم که هستی ، پس به فکر اسلام باشید دنیا با تمام قوا بر علیه ما و اسلم دست به دست یکدیگر دادند می خواهند ما و اسلام را زمین بزنند اگر حال دارید اگر سوز و درد اسلام دارید این میدان و این سفرة جنگ پهن می باشد بیائید تا این سفره جمع نشده چند لقمه ای بردارید تا پیش خداوند و امام حسین روسفید باشید .

بیآئید مثل مردم زمان امام حسین نشوید بیائید قدر این امام و انقلاب را بدانید اگر قدردان نباشیم و کفران نعمت کنیم خداوند بر ما بلا نازل می کند مثل زمان حضرت نوح . اگر خدای نکرده انقلاب شکست بخورد دیگر نه مسجدی نه اسلامی نه امامزاده ای ، دیگر خبری نیست . پس از این حال و هوا بیرون بیائید و از خودتان بیرون بیائید تا اینکه به خدا برسید : میدان جنگ میدان عشق است در این میدان عشق ، باید عشق بازی کرد با معشوق . آری در این میدان عشق باید سوخت تا به شهادت رسید باید سوخت تا به دیگران روشنایی بخشید .

الان موقع امتحان و آزمایش خدا که در قرآن به بندگان توصیه می کند همین جنگ است . مثل آفتاب روشن است و معلوم است که حق کیست باطل کیست . برادر باید در مسلخ عشق  جان و فرزند و همسر  فدا کرد . باید به ابوالفضل عباس و بهشتی و شهدای دیگر اقتدا کرد .

 ای مردم از اینکه این حرف ها را می گویم نه این است که شما متوجه نباشید یا اینکه خدای نکرده شما به این انقلاب و اسلام بی توجه باشید نه هرگز من می دانم قلب شما از عشق به اسلام و انقلاب و امام خمینی پر است این را به عنوان تذکر عرض می کنم می خواهم از زبان شما با قلم خودم به امام عزیزم و از آن طرف به استکبار جهانی و ضد انقلاب بگویم ای امام بزرگوار و ای قلب تپندة تمامی مظلومان ، این امت حزب ا... و این جوانان پرشور با تو رهسپارند تا نابودی تمامی الحاد و شرک و کفر تا پیروزی نهایی تا مرز شهادت آماده اند و با شهداء پیمان بسته ایم تا ظلم است تا کفر است تا جنگ است دست از مبارزه و جهاد برنمی داریم .

قبل از هر چیز این مردم مقلد می باشند ، ای امریکا نمی دانم می فهمی یا نه درک می کنید یا نه ، که مقلد بودن یعنی چه اگر نمی دانید ، فتوای آیت ا... شیرازی درتاریخ موجود است مطالعه کنید . نکند امام بزرگوار ما یک روزی دستور جهاد را صادر کند دیگر نه آمریکایی می ماند و نه شیخی و شیخ نشینی و نه منافقی پس ای کورها و ای کرها به خودتان بیائید به مقدسات این ملت توهین نکنید و با احساسات مردم طرف نشوید با این مردم وارد نبرد نشوید با این امام ما جبهه گیری نکیند که آن چنان زمین می خورید که دیگر یاری بلند شدن از شما گرفته می شود .

می خواهم از زبان شما امت حزب الله به کلیه خطهای انحرافی هشدار بدهم و اتمام حجت بکنم که ای منحرفین ای ناکثین و ای مارقین ای قاسطین زمان امام خمینی ای انجمن حجتیه ای بظاهر اسلام دوست ها ، ای کسانی که جنگ را تحریم و حرام می دانید ای منافقین ای به ظاهر مردها ای نامردها با این امام و امت طرف نشوید این دسته بندی ها این انحرافات این خرافات را جمع کنید برخلاف خط امام و حزب الله حرکت نکنید که دست و پای شما خواهد شکست و در آتش قهر این امت می سوزید . ای ضد انقلاب ها ای کسانی که به مقدسات این انقلاب توهین می کنید ، نکند روزی لشگری از طرف امام اجازه بگیرد و از جبهه ها روانه کشور شود و آنچنان با شما بکند که با مزدوران آمریکا می کند دیگر بس است دیگر خجالت بکشید این همه شهدا باز چه می گوئید ای مردم به شما مژده می دهم که دیگر پیروزی نزدیک است تا به حال استقامت کردید تا به حال صبر نمودید مقداری استقامت و بردباری از خودتان نشان بدهید دیگر وعدة خداوند نزدیک است .

پس دلسرد نشوید با خدا باشید سخنانی با برادران حزب الله و دوستان : ای برادران ، ای کسانیکه مقلد امام و یار و یاور او می باشید زیاد خودتان را مشغول مسایل مادی دنیا نکنید چون سرگرم شدن به مسایل دنیوی همانا فاصله گرفتن از خط امام است همانا ، ای برادران اگر می خواهید امام را یاری کنید ، اگر می خواهید خون شهدا را پاسداری کنید ، اگر می خواهید از سربازان واقعی امام زمان (ع) باشید باید سه مسئله را در خودتان آماده کنید اول صدق دوم صبر سوم استقامت و تحمل سختیها و تحمل در جنگ ها و گرفتاریها ، برادرها مسلمان شدن و مقلد بودن دشوار است .

تمامی گرفتاریها را دارد . و این دنیا یعنی دنیای مادی برای یک مومن واقعی زندان است پس برادر کمی فکر کنیم و ببینیم آیا واقعاً مؤمن و مخلص و مقلد واقعی می باشیم یا نه ، برادرها باید خودمان را آماده کنیم به یک مبارزة طولانی با استکبار شرق و غرب ، چون تا آمریکا و شوروی با این فکر الحادی خودشان باقی باشند با ما سر ستیز دارند چون می دانند انقلاب اسلامی تزشان را قبول ندارد و منافع آنها را در خطر می اندازد آنها تشخیص دادند که تا این انقلاب اسلامی برقرار است دیگر آنها نمی توانند منافع مردم و فکر مردم را غارت کنند پس همگی آنها از شرقی گرفته تا غربی از ارتجاع منطقه گرفته تا منافقین داخلی با یک اتحاد نامقدس می خواهند این انقلاب را نابود کنند ، پس وظیفه ماها سنگین است .

پس برادر ها باید وارد میدان شد و دشمن را از کردة خود پشیمان کرد این مسئله امکان ندارد جز اینکه اسلحه خونین شهدا را بر گرفت و بر پیکر ناپاکان تاریخ یورش برد تا پیروزی نهایی . 

سخنانی با برادران انجمن اسلامی : برادر های حزب الله ، ای کسانی که پیام رسان انقلاب در روستاها می باشید متوجه باشید چه سئولیتی سنگین بر دوش شما نهاده اند برادر ها از هر نظر باید الگو باشید چون مردم شما را بعنوان یک انسان مومن به انقلاب قبول دارند شماها بعنوان نمونة عینی و تجسمی انقلاب و خط امام در جامعه مطرح می باشید هر کار خوبی انجام بدهید در چهره انقلاب می بینند اگر خدا نکرده هر کار بدی انجام بدهید باز به انقلاب نسبت می دهند برادرها اگر ضرورت انقلاب بر این شد که باید تلاش و ایثارگری و فداکاری نمود اول شما باید پیش قدم باشید بعد مردم را دعوت کنید .

 نکند خدای نکرده عمل ما کمتر  از شعار ما باشد من بعضی از شماها را می شناسمبا شماها بودم و از نزدیک شماها را مشاهده کردم و می دانم که شماها خیلی دلتان می خواهد برای انقلاب خدمت کنید و خیلی به امام علاقمند می باشید اما هر چه برای این انقلاب خدمت کنیم کم است سعی کنید خلوص نیت در کارها را از یادتان نرود . شما با نیت خالص کار کنید این امت حزب الله قدر شما را می دانند اگرموقعی مردم به شما توجه نمی کنند ناراحت نباشید با دلگرمی بیشتر کار کنید و کار برای خدا دلسردی ندارد و من می دانم که شماها دلسرد نمی شوید چون شماها مقلد همان کسی می باشید که از اول زندگی تا به حال در سختیها و مبارزه بوده شما امامی چون کوه و مرجعی مثل امام خمینی دارید پس ای برادرها استقامت کنید تا در پیشگاه خدای بزرگ روسفید باشید . 

سخنی چند با امت حزب الله سوته : ای برادرها و خواهرها ای پدرها و مادرها سلام علیکم : من می دانم که شماها زیاد اعتقاد به ائمه و امام حسین دارید ای مردم من در ماههای محرم صدای حسین حسین را از شماها یاد گرفته ام و آن دسته های روز عاشورا از یادم نمی رود و همانگونه که در ماههای محرم فکر و ذکر شما حسین بود . همیشه این روحیه را داشته باشید به خدا قسم دشمن از حسین حسین شما می ترسد آفرین بر شماها .

حال می دانید که چه کسی دارد امام حسین را کمک می کند آری حسین زمان ما امام خمینی می باشد برادرها تا به حال یار وفادار امام بودید و در صحنه ها حاضر بودید انشاءالله آینده هم یار و یاور اسلام و انقلاب می باشید .

به خدا قسم دشمن و منافقین می خواهند بین شما و انقلاب فاصله ایجاد کنند و این منافقین نمی توانند به صورت آشکارا بگویند خدا نیست و اسلام پوچ است چون می دانند شماها توی دهان آنها می زنید از راه دیگر وارد می شوند و به مقدسات اسلام و شهدا توهین می کنند . 

مردم سوته نکند خدای نکرده اختلافات قومی باعث آن شود که شماها با برادران انجمن اسلامی درگیر بشوید این برادران فرزندان شماها می باشند دارند برای اسلام خدمت می کنند آنها را تشویق کنید آنها را کمک کنید تا اینکه آنها بهتر کار کنند اگر این برادران اشتباه دارند اگر خطایی از طرف آنان صورت می گیرد پدرانه آنها را تذکر دهید تا آنها بهتر کار کنند با یکدیگر مهربان باشید و بر برادران انجمن اسلامی فرض است که مردم مسلمان را خدمت و احترام کنند و تواضع کنند و از طرف دیگر همگام با مردم حزب الله منافقین کوردل و ضد انقلاب را از محیط پاک دور کنند . 

سخنی با برادرهای خوبم : برادرها ، من به روحیه های شما آشنایم و هر کدام از شماها در سنگرهای فرهنگ و جهاد و سپاه قرار دارید هر سه سنگر شما سنگری می باشد که خون می چکد و شما در آن سنگرها قرار دارید برادرم روزی رجایی در سنگر فرهنگ بوده و روزی برادران جهادگر شهید در سنگر جهاد بودند و تو ای برادر پاسدار روزی لباس رزم ترا شهید چمران در تن داشته پس ای برادرها هر سه مسئولیت شما سنگین است همانطور که تا به حال در خط ولایت فقیه بودید همانطور در سنگر باقی باشید تا اینکه خدمتی به اسلامی کرده باشید .

برادرها زندگی دنیوی خوب است اما زیاد ارزش ندارد که ماها همیشه سرگرم آن باشیم باید به فکر جامعه باشیم و از خویشتن خویش بیرون بیائیم و مقداری به جامعه بنگریم و ببینیم در چه شرایطی قرار داریم و وظیفه ما چه قدر سنگین است انشاء الله اسلحة خونین برادرت را بردوش می گیرید . 

سخنی با پدرم و مادرم با شما زیاد سخن ندارم چون شماها وظیفة خودتان را دانسته بودید و می دانید پدر و مادرم چه زحمت ها که برای من نکشیدید و چه گرفتاریها را تحمل نکردید همة آنها را به یاد دارم و آرزوی شما این بود که من بزرگ شوم تا اینکه وضع زندگی من خوب شود و کمکی به شما بکنم ، من می دانم که وظیفه ای که من نسبت به شما داشته ام نتوانسته ام انجام وظیفه کنم از خدای بزرگ می خواهم پدر و مادرم را از من راضی گرداند و با تمامی مشکلات که شما داشتید خودتان اجازة میدان مرا داده بودید و من از خدا می خواهم که شما را با شهدا و در روز قیامت محشور گرداند . 

سخنی چند با خواهرها : خواهران شما دو وظیفه دارید اول اینکه بچه های خودتان را تربیت اسلامی بکنید تا اینکه برای جامعه مفید واقع شوند دوم اینکه شما با حجاب خودتان می توانید یکی از سنگرهای اسلام را که حجاب می باشد حفظ کنید و مشت محکمی بر دهان فرهنگ غرب و شرق زده باشید و ثابت کنید که پیرو فاطمه و زینب می باشید .

سخنی چند با همسرم : ای همسرم خدا را شاهد می گیرم که تو نه تنها یک همسر برای من در زندگی بودی ، بلکه بعنوان یک فرد در تمامی مشکلات و رزم ها هم فکر و هم عقیدة من بودی و همیشه بعنوان یک فردی که در راه رسیدن به هدف الهی و تکامل معنوی و رسیدن قرب خداوندی هم رزم و هم سنگر من بودی و من آن چه که می بایستی شوهری وظیفه شناس باشم احتمال دارد زیاد نتوانسته بودم یک شوهر خوبی برای شما باشم اگر در این مدت از من خطایی و یا اشتباهی دیده اید مرا عفو کنید .

همسرم در نبود من وظیفه شما سنگین است چون تربیت فرزندانم به عهدة شما است . به فرزندانم بگو آری شما پدر داشتید که برای تحقق اسلام و حمایت رهبر به جبهه رفته و می خواست راه کربلا را باز کنکد ولی کفار و مشرکین و ظالمان او را شهید کردند به بچه ام بفهمانید که بابای تو برای چه شهید شد . به او بگو که بابای تو عاشق اسلام و امام خمینی بوده و عاشق دیدار کربلای حسین و رسیدن به جوار شهدا .

نکند بچة مرا با نبود من ناراحت کنید ، به او بگو تو تنها نمی باشی بچه های شهداء زیاد می باشند و سرپرست آنها مهدی آل محمد است به بچه ام بگو که مهدی می آید و انتقام خون بابای ترا می گیرد . 

آری حرف زیاد است سخن کوتاه می کنم و مقداری دعا می کنم . بار خدایا نمی دانم با چه زبانی ترا بخوانم . می خواهم دعاهای بزرگان دین و عاشقان تو را به زبان آورم تا شاید مورد اجابت و قبول واقع شود . خدایا این دعاها از فکر من نیست ولی این دعاها را از ته قلبم و تمام وجودم احساس و درک می کنم پس ای خدای شهیدان به اجابت برسان :

الهی بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده . الهی عاقبت چه خواهد شد و با بد چه باید کرد ، الهی به فضیلت سینة بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا فرما . الهی روزم را چو شبم روحانی گردان و شبم را چون روز نورانی . الهی معبودا بسوی تو آمدم بحق خودت مرا بمن برمگردان ، الهی تورا شکر می کنم که گاهی در تو گمم خدایا یا این لحظه های عرفانی را از من مگیر . الهی آنکه را عشق نیست ارزش نیست پس عاشقم کن . الهی خوشا آنکه بر عهدش استوار است پس ما را استوار فرما .

بارالها پروردگار می خواهم دعای آخر را بکنم ای خدای بزرگ مگر نه این است که باید رفت پس ای خدا چرا مردانه و با افتخار نمیرم ، ای خدای بزرگ به من توفیق شهادت در سنگر عشق و ایثار در کربلای ایران عطا فرما که همان خواستة تمامی عاشقان و مقربان تو می باشد ، خدایا امام ما را برای تداوم انقلاب تا انقلاب مهدی (عج) برای امت ما نگهدار . خدایا امت ما را تا انقلاب مهدی وفادار برای امام ما نگهدار . خدایا آرزوی شهدا این بود که به کربلا بروند اما به ظاهر نرفته اند خدایا پس امت حزب الله را به کربلا برسان .

در وادی عشق عاقلان مجنونند              در مسلخ عشق عاشقان در خونند

گرو صف کنی که عاشقانش چونند                       از دایره عقل همه بیرونند