جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
لینک سایت جنگ و درنگ
شهید سیفور شعبانی وناشی
نام پدر : محمدرضا
تاریخ تولد :1339/03/04
تاریخ شهادت : 1366/04/19
محل شهادت : ماووت
مشخصات
شهر : بخش : شهرستان : تنکابن استان : قزوین
جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی
یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام
نام پدر : محمدرضامسئولیت : رشته تحصیلی : --------- تحصیلات : دیپلم
تخصص : کد شهید : 5322 رسته :
نام مادر : ماه منیر کاظمی
شناسنامه شهادت
موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات نصر 4 محل شهادت : ماووت تاریخ شهادت : 1366/04/19
نحوه شهادت : اصابت ترکش پای راست
شناسنامه تدفین
شهر : تنکابن بخش : شهرستان : تنکابن استان : مازندران
گلزار : تنکابن تاریخ تدفین : 1366/04/19
-------------------------------------------------------------
وصیت نامه
1 – اگر انسان بهترین چیز خود را برای بهترین هدفش فدا کند ارزش دارد .
2 – برادران عزیزم ! بنده فقط آرزوی آن را دارم که شما تقوا و خداپرستی را ک راه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است پیشه خود سازید .
3 – خانواده ی عزیز ! نگذارید خدای ناکرده فرزندان عزیزم , نداشتن پدر برایشان محسوس باشد و با آنها مهربان باشید و خوب آنها را سرپرستی کنید .
4 – از خداوند می خواهم که در زندگی , با مشکلات بسازید و خداوند خیر اخروی نصیب شما گرداند .
---------------------------------------------------------
زندگی نامه
«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»
الف)تولد و کودکی :
1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :
سیفور شعبانی وناشی
2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:
2/5/1339 ـ وناش الموت ـ قزوین
3- نام و شغل پدر :
محمدرضا ـ شعبانی
4- نام و شغل مادر:
ماه منیر کاظمی
5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:
4فرزند ـ دومین
6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :
از لحاظ اقتصادی در سطح متوسط داشتند ـ مذهبی
7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):
8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ
ب)تحصیلات:
1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :
رودکی
2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــ
3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :
حافظ ـ فرهنگ و ادب ـ تنکابن
4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ
5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــ
6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :
دیپلم را گرفت و استخدام آموزش و پرورش شد و ادامه تخصیل نداد.
پ)سربازی :
1- خدمت سربازی :
انجام داد.
2- یگان اعزام کننده :
ارتش
3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ
ت ) ازدواج :
1-وضعیت تاهل :
متأهل
2- نام همسر و تاریخ ازدواج :
گلچین نعمتی ـ 5/8/61
3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):
2فرزند ـ فاطمه ـ طیبه
4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):
به پدر و مادر خیلی احترام می گذاشت ، از هر فرصتی برای سر زدن به آن ها استفاده می کرد و در نگه داری فرزندان به همسرش کمک می کرد ، فرد منضبطی بود و عاشقانه همسرش را دوست داشت.
ث)شغل شهید :
1- شغل رسمی و شغل فرعی :
رسمی
2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :
آموزش و پرورش
3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:
آموزگار
ج) فعالیت های انقلابی :
1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــ
2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ
3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :
شرکت در راهپیمایی ، پخش اعلامیه
4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه : ــــــــــــــ
5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ
ح) سوابق جبهه :
1- حضور در جبهه :
حضور داشت
2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــــ
3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــ
4- مسئولیت در جبهه :
بسیج
5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ
6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ
7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :
بانه، 19/4/66 ـ نصر4
8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :
15 روز بعد از شهادت ـ گلزار شهدای تنکابن
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)
خصوصیات شهید : صبور، متواضع، ساده زیست، منضبط ، مهربان ، خوش رو و با اخلاق
برادر شهید ـ وحدت ـ می گوید : برادر شهیدم به نماز خیلی اهمیت می داد و می گفت : «تنها چیزی که انسان را از همه بدی ها نگه می دارد نماز است » نماز با جان و روح او آمیخته شده بود . یک روزی که در کیوسک روزنامه فروشی آقای عبدی سرمیدان کار می کرد رفتم پیشش آن زمان من دانش آموز بودم دیدم ایشان نیست ، بعد از فکر کنم 20 دقیقه ایشان آمدند ، گفتم موقع ظهر است مشتری می آید تو کیوسک را ترک کردی کجا رفتی ؟ در جوابم گفت : « موقع ظهر و نماز است ، رفتم نماز ، خدا روزی رسان است ، وقت زیاد است برای مشتری ولی وقت نماز محدود است و با گذشت زمان دیگر بر نمی گردد ولی مشتری که می آید و به اندازه نماز ارزش ندارد . »
همسر شهید ـ گلچین نعمتی ـ می گوید : در رابطه با ساده زیستی شهید یک خاطره برای تان تعریف کنم ، در تابستان مهمان برادر شوهرم در کرج بودیم ، و روزی به اتفاق برادر شوهرم به بازار رفتیم ، من یک دست تنگ و لیوان خریدم ، سیفور بسیار ناراحت شد .
گفت : «خانم من اصلاً ناراحت می شوم شما دنبال تجملات هستید انسان باید یک زندگی بسیار ساده داشته باشند ، هر چه زندگی ساده تر باشد ، روح انسان بیشتر در آرامش است چرا باید به دنبال این برنامه ها باشیم . آیا با دکور گذاشتن این پارچ و لیوان گران قیمت به معنویت شما اضافه می شود ، اگر زمانی چشمتان به تجملات افتاد برای سلامتی آقا امام زمان صلوات بفرستید ، آرام می شوید» او خود ساده زیست بود و دیگران را به ساده زیستی دعوت می کرد و من واقعاً مدیون توصیه های ایشان هستم.
---------------------------------------------------------------
شهید سیفور شعبانی الموتی
** بسم الله الرحمن الرحیم **
(( وصیت نامه معلم و پاسدار شهید سیفور شعبانی الموتی ))
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
- بنام پرودگاری که بما جان می دهد و سپس از ما جان را می ستاند –
* پدر عزیز و ارجمندم ، مادر گرامی و بقرین گوهر محبت و آفرینش و برادران نورچشم و عزیزم بنده خدمت شما عرایضی داشتم که در این چند سطرمی نگارم .
پدرجان و مادرجان من سالها شاهد رنج و دربدری شما از جایی به جای دیگر را بوده ام من سالها شاهد فداکاری و ایثار و گذشت شما را برای به ثمر رساندن فرزندان تان بوده ام و این را هم نیز می دانم که دوری از فرزند و دوری فرزند از پدر و مادر چقدر برایتان سخت است و این را میدانم که فرزند چقدر عزیز و ارجمند است .
ولی اگر انسان بهترین چیز خود را برای بهترین هدفش فدا کند ارزش دارد ، پس والدین عزیز هیچ احساس ناراحتی نکنید که اجر شما با خدا است و اگر خدای ناکرده برای من حقیر سوز گداز کنید و دشمنان امام خمینی را شاد کنید این برای من سخت است : بنده حقیر از خدا می خواهم که خداوند بزرگ بشما صبر و اجر عنایت کند .
برادران عزیزم بنده فقط آرزوی آن را دارم که شما تقوا و خداپرستی را که راه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است پیشه خود سازید تا توشه آخرتان گردد ، برادران عزیزم ، پدر و مادر رنجدیده مان را یاور باشید و آنان را در هیچ زمانی تنها نگذارید .
خانواده عزیز سفارش فرزندانم را نکنم چون خیلی نگرانشان هستم و نگذارید خدای ناکرده فرزندان عزیزم نداشتن پدر برایشان محسوس باشد . و با آنان مهربان باشید و خوب آنها را سرپرستی کنید از خداوند می خواهم که در زندگی با مشکلات بسازید که خداوند خیر اخروی نصیب شما گرداند ضمناً محل دفن من هم در وادی باشد .
در آخر از همه شما حلالیت می طلبم
سیفور شعبانی الموتی (21/11/1365)
خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
عموی عزیزم روحت شاد ویادت گرامی..ماواقعا شرمنده روی شما شهیدان عزیزهستیم...همیشه بیادت هستم..برای ما دعاکن..بردار زاده شماعلی