جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
لینک سایت جنگ و درنگ
شهید سیدمهدی حجازی گلوگاهی
نام پدر : سید حسین
تاریخ تولد :1341/10/20
تاریخ شهادت : 1364/01/02
محل شهادت : جزیره ترابه
مشخصات
شهر : بخش : شهرستان : گلوگاه استان : مازندران
جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : دانشجویی - ورزشکاران - فرهنگی -
یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام
نام پدر : سید حسینمسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : دانشجوی کاردانی
تخصص : کد شهید : 2684 رسته : پیاده
نام مادر : مدینه صیدانلو
شناسنامه شهادت
موضوع شهادت : جبهه عملیات : محل شهادت : جزیره ترابه تاریخ شهادت : 1364/01/02
نحوه شهادت : پودر شدن بدن در اثر خمپاره
شناسنامه تدفین
شهر : سفید چاه بخش : شهرستان : گلوگاه استان : مازندران
گلزار : سفید چاه تاریخ تدفین : 1364/01/13
---------------------------------------
زندگی نامه
«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»
الف)تولد و کودکی :
1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :
سید مهدی حجازی گلوگاهی
2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:
20/10/1341 ـ گلوگاه
3- نام و شغل پدر :
سید حسین ـ کاسب
4- نام و شغل مادر:
مدینه صیدانلو ـ خانه دار
5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:
11 ـ فرزند پنجم
6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :
شهید در خانواده مذهبی متولد شد
7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):
8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــ
ب)تحصیلات:
1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :
دبستان شهید زاهدی ـ گلوگاه
2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :
راهنمایی مازیار ـ گلوگاه
3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :
دبیرستان شهید بهشت ـ گلوگاه
4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :
گرگان ـ تربیت معلم
5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــ
6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :
شهید در مقطع سوم دبیرستان عازم جبهه شدند .
پ)سربازی :
1- خدمت سربازی :
انجام نداد
2- یگان اعزام کننده : ـــــــ
3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــ
ت ) ازدواج :
1-وضعیت تاهل :
متاهل
2- نام همسر و تاریخ ازدواج :
سیده زینب نبوی
3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):
1فرزند ـ سیدکاظم
4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):
به پدر و مادر و همسر احترام می گذاشت.
ث)شغل شهید :
1- شغل رسمی و شغل فرعی :
محصل(دانشجو)
2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــ
3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــ
ج) فعالیت های انقلابی :
1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :
تحول فکری شهید از امام (ره ) بود .
2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــ
3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :
در تظاهرات و پخش اعلامیه فعالیت داشتند .
4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :
عضو بسیج بودند .
5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــ
ح) سوابق جبهه :
1- حضور در جبهه :
حضور داشت
2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :
11/1/61 ـ گلوگاه ـ سپاه ـ کردستان
28/4/61 ـ گلوگاه ـ سپاه ـ غرب
7/8/62 ـ گلوگاه ـ سپاه ـ جنوب
29/10/63 ـ گلوگاه ـ سپاه ـ جنوب
3- مجموع مدت حضور در جبهه :
19ماه و 17 روز
4- مسئولیت در جبهه :
تک تیرانداز
5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــ
6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــ
7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :
2/1/64 ـ ترابه ـ پودر شدن بدن بر اثر خمپاره
8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :
13/1/64 ـ گلزار شهدای روستای سفیدچاه ـ گلوگاه
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)
دوست و همرزم شهید : شهید فکر سیاسی بالایی داشت و تحلیل جامع و درستی در زمینه های مختلف داشت در تصمیم گیری ها بسیار قاطع و شجاع بود و به نظر دیگران هم اهمیت می داد و به مشورت اعتقاد عملی داشت .
خواهر شهید : شهید فردی بسیار متواضع ، متواضع و امانتدار بود ، بسیار سعه صدر ، وفای به عهد و محبوبیت داشتند . حق الناس را رعایت می کردند . به نماز جماعت اهمیت می دادند . در مراسمات مذهبی شرکت می کردند . به اهل بیت ارادت داشتند . به نماز اول وقت اهمیت می دادند .
همرزم شهید : در منطقه هورالعظیم در پاسگاه ترابه عراق بعد از عملیات بدر یک شب دشمن آتش زیادی روی منطقه ریخت شهید در یکی از کمین ها داخل سنگر نگهبانی می داد که خمپاره درست داخل سنگر نگهبانی شهید اصابت کرد وقامت بزرگش را تکه تکه و پرپر کرد و فردای آن روز نیروهای غواص اطراف سنگر را گشتند و حدود 250 گرم از گوشت و لباس شهید را جمع کردند . شهید کلبادی نژاد بنده را مامور کرد تا پیکر شهید را که چیزی از آن باقی نمانده بود و قابل شناسایی نبود برای تحویل به معراج الشهدا به خشکی ببرم . در ذهن خود می گفتم قبل از این که شهید را ببرم رزمندگان گلوگاهی که از مرخصی آمده بودند بتوانند با شهید خداحافظی کنند آن ها گفتند چه خبر ؟ گفتم شهید حجازی شهید شد و در همان زمان شهید عظیمی گفت کجاست :و دیگر نتوانستم حرف بزنم اشکم سرازیر شد اشاره به کوله پشتی شهید کردم وقتی باز کردند با اندکی از پیکر شهید رو به روشدند و اشک از چشمان شان سرازیر شد.
-------------------------------------------------------------
*وصیت نامه شهید سید مهدی حجازی*
بسم الله الرحمن الرحیم
از زمانیکه خداوند انسان را آفریدو او را گواه بر نفس خویش قرار داده تا از انحرافات فکری خود داری کند و سر منشاء همه انحرافات فکری است ، نامه های اعمال انسان در قیامت در برابر دیدگانش به صورت پرده ای گشوده می شود .
بنابراین دیگر جای برای دروغ گفتن و تکذیب کردن نیست و بنابراین قرآن مجید دست و پا و دل و پوست انسان شاهد بر اعمال او می شوند حتی انسان در آنجا با تعجب به اعضای بدن می نگرد و آماده تکذیب کردن می گردد ، ولی زبان قدرت تکلم نمی تواند داشته باشد بنابراین محکوم اعمال خویش است.
این بود مقدمه ای از قرآن مجید .
تا اینجا فهمیدیم که پایان هر گونه زندگی چه مرفه و غیر مرفه مرگ است پس چرا انسان نباید در راه خدا بمیرد و چرا انسان با این همه دلیلهای روشن در صداقت زنده بودن شهید باز از مرگ بترسد چه خوشبختند کسانیکه این امانت الهی (جان) را پاک به پروردگارشان تحویل دادند . درود بر مهدی صاحب الزمان و نائب بر حقش امام خمینی و شهیدان صدر اسلام و ایران چند جمله به عنوان وصیت نامه :
برادران و خواهران جهاد کنید در راه عقیده ای که جهت آن به وحی خداوندی که آفریده سماوات ئ الارض می باشد من معتقدم که انسان باید جهاد کند که موجب سعادت اوست ما در راه خدا جهاد می کنیم تا این آیه قرآن"الذین جاهدوا فیبا و لنهنهم سلنا" روی ما صدق کند زندگی در راه حق و رضای حق تعالی پایان ندارد ، یعنی از دیدگاه جهانبینی اسلامی انسان نمی میرد ، بلکه هجرت است بسوی الله .
برادران و خواهران هدف خداوند از خلقت انسان فقط بر آزمایش است در کشته شدن یکی از برادران حزب الهی در راه خدا ناراحت بشود ما وقتی می بینیم که یکی برادران شهید گشته است باید از حال خود بگوید که چرا ما شهید نشده ایم ، خداوند در قرآن می فرماید : ما شما را از ترس گرسنگی و نقص اموال آفات زراعت مورد امتحان و آزمایش قرار می دهیم ، و آنانکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیشه گرفته و گویند ما به فرمان خدا آمده ایم و به سوی او رجعت می کنیم . سفارش من به والدین و خواهران و برادران این است که به گفته های قرآن بیاندیشید و راه صبر را در پیش گیرند که خداوند با صابران است . در خاتمه چند سفارش به خواهران حزب اللهی که باید به آنها بگویم ای خواهر حجاب تو وقار انتخاب ماست راه حجاب اسلامی در پیش گیریدو به متاع دنیوی دل نبندید و لباسهای رنگارنگ نپوشید و در راه پیاده نمودن زندگی زینب گونه بینیشید و به یاد خدا باشید و با مشرکان و منافقان در ستیز باشید و احساس مسئولیت زینب گونه بکنید ، و نماز را از یاد نبرید و همیشه یاد سوره والفجر باشید.
و چند کلمه با برادران حزب اللهی
برادران من از خدا بترسید و تقوا را پیشه کنید ، که خداوند با متقین است . نکند خدای نکرده از یاد خدا غفلت ورزید و پیرو نفس گردید و برادران در پیاده نمودن انقلاب اسلامی بکوشید که این راه سعادت شماست و احساس مسئولیت بکنید تا جامعه اسلامی زودتر و بهتر ساخته شود به روحانیتی که در خط اسلام هستند وفادار باشید ، و این راه پیروزی شما بر کفر است و پیرو امام خمینی باشید که او رهبری صالح اسلامی است و شمارا از گرداب فحشا نجات داده و به قرآن بیندیشید که شما را هدایت کند به یاد قیامت باشید تا گناهتان کمتر شود قرآن را با توجه و تفسیر بخوانید تا هدایت شوید و نماز را از یاد نبرید که ستون دین است .
پدر و مادر و خواهر و برادر تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفسها در سینه پیرو خط امام باشید و در شهادت من غمگین نباشید که طبق فرمان امام شهادت سعادت است. چون هدف من پیروزی اسلام است در راه هدف استوار به پیش خواهد رفت حتی اگر لازم باشد خونم را در این راه بریزم خواهم ریخت در نتیجه خدا را از یاد نبرید که خداوند منکران بوعده او را نمی آمرزد .
برادران بسیار عزیز :
این را می دانید که انسان هر لحظه که از عمرش می گذرد یا در حال گناه است و یا در حال رضای خدا ، چه بسیار امکان داشت که مواقعی من پشت سر برادران غیبت کرده باشم ، خلاصه از برادران خواهشمندم مرا در پیشگاه خداوند ببخشند.
والسلام
----------------------------------------------------------------
قسمتی از نامه بسیجی شهید سید مهدی حجازی
خدایا ما را به راه راست و صراط مستقیم هدایت فرما ، خدایا مرا ببخش و بیامرز ، خدایا به نازکی استخوانم و به نرمی پوستم رحم کن که آتش تو را نتوان تحمل کرد ف بار الها ، خدایا ای معشوق من ای روح و جان من ، ای که هستی ام بدست توست، دلم بسیار تنگ شده ، هوای دیگری بسر دارم ، ازاین دنیای تنگ و تاریک خسته شدم ،
از تو می خواهم که مرا از این زندان آزاد گردانی و به نزد خود ببری .
آمین یا رب العالمین
خدایا مرا لحظه ای از خود جدا مگردان ، خدای عزیز اگر مرا به آتش هم بیفکنی باز تو را می طلبم .
خدایا جدایی از تو خود ، آتش بزرگ است بر وجود ضعیف من .
مادرم ، پدرم امروز اسلام احتیاج به خون دارد ، خون سرخ جوانان و پیرمردان و علی اصغری ها که جبهه ی نبرد را رنگین نمایند تا که عزت و سر بلندی را به ایران اسلامیمان باز گردانند .
امروز تکلیف است که باید به ندای حسین زمان لبیکگفت . امروز تمام آنان که مدعی اسلام هستند باید از اسلام دفاع بکنند ، پدران و مادران با تربیت فرزندان صالح و پاک با ایثار مال و جان عزیزان مسئولین با خدمت در شهر ها و هر کس ه اندازه ای که می توانند باید بپاخیزند، من نیز که جزیی از دریای خروشان امت حزب ا... هستم وظیفه خود دانستم که به جبهه بروم ، با آگاهی و شعور تمام از این راه و سر انجام آن ، تنها سفارشی که دارم به عنوان فرزند کوچک شما هیچگاه در زندگی از امام و روحانیت در خط امام جدا نشوید .
پدر و مادر عزیزم ، اگر خدا شهادت را نصیب من کرد نگران نباشید شما که صبر دارید ، صبر بیشتر داشته باشید چرا که من به آرزوی خود و به خوشبختی واقعی رسیدم و شما هم با توکل بر خدا صبر و استقامت خود را پیش زهرا (س) و حسین (ع ) سر بلند کنید که هستید . با استقامت و بردباری به مردم دلداری دهید و آنها را در راه کمک به اسلام و یاری بهجبهه ها و پیرو امام و روحانیت بودن تشویق کنید .
و السلام
امام را فراموش نکنید همواره دعا به جان امام و رزمندگان بنمایید.
فرزند کوچک شما سید مهدی حجازی 22/9/1362
این وصیت نامه ای که اینجا اومده مربوط به برادرشهید،سیدکاظم حجازی نیست؟؟؟؟