جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
لینک سایت جنگ و درنگ
شهید نورمحمد قزوینی
نام پدر : حسین
تاریخ تولد :1335/05/07
تاریخ شهادت : 1360/05/07
محل شهادت : کرخه نور
--------------------------------------------------------------
شهید نورمحمد قزوینی
زندگینامه شهید نورمحمد قزوینی
نام پدر: حسین تاریخ تولد: 7/5/1335 نوشهر- روستای اندرور تحصیلات: دوم راهنمائی وضعیت اشتغال: کارمند تاریخ شهادت: 7/5/1360 محل شهادت: کرخه نور
بسم الله الرحمن الرحیم
در وادی عشق جای هر ناکس نیست در گلشن نور جای هر کرکس نیست
شهید نورمحمد قزوینی در سال 1335 در روستای اندرور از توابع نوشهر بدنیا آمد، در یک خانواده متقی و متعهد که پای بند به اسلام بودند. تحصیلات دوران ابتدایی را در علی آباد عسگرخان به پایان رساند و بعد از مدتی خدمتگزار مدرسه راهنمایی تا شکوه شد. ثمره ازدواج و سه فرزند به نامهای رضا، مهرداد و ابوذر می باشد. فردی مؤمن به انقلاب بود. در چهره او مهر و محبت و عطوفت نمایان بود و همیشه حالت متین داشت کم صحبت میکرد و کمتر با دوستانش ملاقات می نمود، در دوران انقلاب همیشه در مساجد و تکایا تعزیه خوانی و نوحه سرائی میکرد و همیشه جوانان را به راه خیر و اسلام دعوت می نمود در همه تظاهرات و راهپیماییهایی در دوران انقلاب که بر علیه رژیم ستم شاهی انجام می شد شرکت میکرد و با اقوام و خویشان خویش به بحث و گفتگو پیرامون انقلاب اسلامی می پرداخت. منحرفین را هدایت و مردم را دعوت به شرکت در تظاهرات می کرد، بعد از انقلاب با منافقین و طرفداران لیبرالها به بحث می پرداخت و چهره منافقانه و ریاکارانه آنها را برملا می نمود.
علاقه ای خاص به امام و شخصیت های در خط امام داشت و به آنها عشق می ورزید، به فرزندانش علاقه ای بسیار داشت و در تربیت و پرورش آنها دقت بسیار می نمود و توجه ویژه ای نسبت به تعلیم و تربیت آنها داشت. از همان آغاز کودکی فرزندان خود را برای پای بند شدن به موازین اسلامی تربیت می نمود، تا در آینده فردی موثر برای اسلام و مسلمین باشند. موقعی که منقضیان 56 به خدمت فرا خوانده شدند او با چهره گشاده از این دعوت استقبال نمود و عازم خدمت مقدس سربازی شد.
یکی از دوستانش از خاطرات خود با او در نبرد با کفار بعثی اینطور شرح میدهد: «من و او در یک سنگر بودیم. در جبهه کرخه نور بودیم. روز قبل از شهادت وی ما حمله داشتیم شب آن روز به ما مرخصی دادند، ولی روز بعد دشمن ضد حمله را شروع کرد که احتیاج به نیروی کمکی بود و قرار بود که از ما هم نیرو برود.
شهید نورمحمد قزوینی صبح، هنگام نماز بچه ها را بیدار کرد، تا نماز بخوانند و ما همه بلند شدیم فریضه دینی خود را بجا آوریم، بعد از صرف چای سوار نفربر شدیم و تعداد ما هم 18 نفر بود. او در کنار من نشسته بود دشمن با کالیبر پنجاه رگبار می زد که یکی از این گلوله ها از میان همه ما پهلوی چپ و قلب او را شکافت و در لحظه های آخر گفت: من به آرزوی خود رسیدم و من هم زیر گلوی او را بوسیدم و بعد با آمبولانس او را به بیمارستان جندی شاپور شماره 101 اهواز بردند و من هم مجدد به خط مقدم آمدم.»
سرانجام برادر شهید نورمحمد قزوینی بعد از مجروح شدن روز هفتم مرداد 1360 ندای حق را لبیک گفت و به دیدار خدای خویش شتافت. پیکر پاک او به نوشهر انتقال یافت و با شکوه خاصی در نوشهر تشییع و از آنجا به زادگاهش منتقل و در قبرستان اندرور به خاک سپرده شد.
خداوند او و همه شهیدان راه حق را بیامرزد
والسلام
