شهید محمدعلی گردکلی

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید محمدعلی گردکلی

نام پدر : درویش علی

تاریخ تولد :1327/11/22

تاریخ شهادت : 1365/10/04

محل شهادت : شلمچه

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : نوشهر استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : درویش علی  مسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : دیپلم

تخصص : کد شهید : 8050 رسته : پیاده

نام مادر : سیده حدیث رضوی

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات کربلای 4 محل شهادت : شلمچه تاریخ شهادت : 1365/10/04

نحوه شهادت : اصابت ترکش به شکم

شناسنامه تدفین

شهر : موسی آباد بخش : شهرستان : نوشهر استان : مازندران

گلزار : موسی آبادتاریخ تدفین : 1365/10/10

----------------------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

محمدعلی گردکلی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/11/1327 – نوشهر- روستای موسی آباد

3- نام و شغل پدر :

درویش علی - کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سیده حدیث رضوی- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

نه فرزند- فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده ای زحمت کش و با ایمان به دنیا آمد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

شهید در 5 سالگی به مکتب خانه می رفت جهت آموزش قرآن.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

نوشهر- موسی آباد

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه امیرکبیر- نوشهر- موسی آباد

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان خسروی (میرزاکوچک خان) – رشته علوم انسانی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کار کشاورزی به پدر کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع ششم ابتدایی خواند و بعد به جهت کمک به امورات پدر ترک تحصیل کرد و بعد از ازدواج به تحصیل ادامه داد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده :

ارتش (گارد شاهنشاهی)

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

محرم بانو فتح الهی- 1349

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

7 فرزند-  احمد- خیرا...- حبیب ا...- حدیث- رقیه – غلامحسن- محمد مهدی

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید به پدر و مادر بسیار احترام می کرد و در کارها به آنها کمک می نمود.

ث) شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

کارمند آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره)، شهیدان رجایی، باهنر، بهشتی، چمران و شهید مطهری بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شهید در تظاهرات و پخش اعلامیه فعالیت داشتند.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید عضو بسیج فعال بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

4/9/61- 2/12/61- سپاه- 25 کربلا

3/12/61- 28/11/63- سپاه- 25 کربلا

29/11/63- 25/1/64- سپاه- 25 کربلا

26/1/64- 2/10/64- سپاه- 25 کربلا

3/10/64- 3/1/65- سپاه- 25 کربلا

4/1/65- 9/9/65- سپاه- 25 کربلا

10/9/65- 4/10/65- سپاه- 25 کربلا

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

راننده موتوری

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

شهید در دو مرحله مجروحیت داشتند.

1- گیلانغرب- اصابت ترکش به پهلو- در عملیات آفندی

 2- اهواز- موج گرفتگی – پاره شدن پردۀ گوش- در عملیات پدافندی

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

عملیات پدافندی

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

شلمچه- 4/10/65- اصابت ترکش به شکم- کربلای 4

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

10/10/65- مزار شهدای موسی آباد

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادرشهید: در آخرین مرتبه که سپاه محمد تشکیل شده بود نیروهای زیادی با ایشان به منطقه رفته بودند، خیلی خوشحال بود حتی پدرم به ایشان گفته بود که بچه هایت کوچک هستند چند بار رفتی دیگر نرو به پدرم گفته بود که ما باید به جبهه برویم و از اسلام و دینمان دفاع کنیم و از همه خداحافظی کرد و رفت.

همرزم شهید: من و شهید از یک جا اعزام شدیم ولی بعد از هم جدا شدیم و بیشتر خاطرات من و شهید مربوط به قبل از جنگ می شود ولی یادم می آید که در جبهه چون با هم نبودیم و یکدیگر را نمی دیدیم، اگر بعد از چند وقت همدیگر را می دیدیم مرا در آغوش می گرفت و خیلی اشک می ریخت خیلی با محبت بود و من سعی می کردم با لبخندی که بر لب داشتم از دلتنگی اش کم کنم.

-------------------------------------------------------------------

شهید محمد علی گردگلی

            

اینجانب محمدعلی گردگلی فرزند درویش علی ساکن قریه موسی آباد از اینکه خداوند توفیق رفتن به جبهه حق علیه باطل را مجدداً نصیب این بنده ضعیف خود کرده نمی دانم چگونه سپاسگزارش باشم.

خداوندا! تو می دانی و از دلم آگاهی که این راه را در کمال صحت و سلامتی قبول کردم و هیچگونه جبر و ظلمی در آن نبوده که آن را بپذیرم.

بار خدایا! تو از وجود همه باخبری و از دل پر درد من نیز خبر داشتی.

بار پروردگارا! از تو می خواهم مرا آن چنان قدرت و توان بخشی که بتوانم در راه اعتلای احکام قرآن تو و حکومت عدل تو قدم بردارم و مثمر ثمر باشم و بتوانم با کافران در ستیز باشم.

خداوندا! مسلمین را یاری فرما و به آنان نیروی معنوی اعطا کن تا از دین تو و آئین محمد (ص) پاسداری کنند و آن را به جهانیان عرضه کنند و جهان در زیر حکومت عدل و عدالت تو قرار گیرد.

بار خدایا! چشم گنهکار این حقیر و همه آرزومندان را به جمال آقا امام زمان (عج) منور و روشن گردان و ما را از یاران و سربازان واقعی امام زمان (عج) قرار بده تا بتوانیم جهان را برای ظهور حضرتش آماده سازیم.

سخنی چند با پدرم: پدر مهربان و عزیزم! از تو می خواهم مرا حلال کنی و از من راضی باشی و بعد از من نسبت به کودکانم بیش از پیش مهربان بوده و آنان را یاری و کمک نمایی تا آنها بتوانند ادامه دهنده خون و خط سرخ شهدا باشند.

مادر ندارم که برایم گریه کند از تو می خواهم که همسر و فرزندانم را دلداری داده و آنان را به صبر و پایداری و مقاومت در راه خدا سفارش نمائی که خداوند صابران را دوست دارد.

سخنی چند با برادران و خواهرانم: برادر و خواهر گرامی! مرا حلال کنید و از من راضی باشد. اگر در دوران حیاتم نسبت به شما ستم کردم و شما را از خود رنجانیدم از من راضی باشید که رضای خدا در آن است.

خواهرانم! مثل زینب و کلثوم سلام الله علیها باشید و پرچمدار خون سرخ شهدا. در تمام مصیبتها و دردها صابر باشید که خداوند با صابران است و از برادرانم می خواهم که با هر گونه بی بند و باری و یاوه گوئی مبارزه کنند و در اعتلای دین حق کوشا و پاسدار اسلام و قرآن باشند که خداوند یاری دهندگانش را دوست دارد.

سخنی چند با همسرم! همسر گرامیم! تو در تمام دوران زندگی چند ساله ای که با هم بودیم از وضع حال من باخبر بودی و می دانی که چه سختیها کشیدم و چه مرارتها از دوستان و آشنایان ناآگاه دیدم. از تو می خواهم که مرا حلال کنی و مرا ببخشی و از من راضی باشی. هر چند همسری بودم که بتوانم حق همسری را برای تو ادا کنم و تو می دانی که می خواستم وقتی به جبهه بروم از سلامتی جسمی کامل برخوردار بودم و با رضایت قلبی کامل به این راه می رفتم و تو نیز مرا برای رفتن به جبهه یاری می کردی و حال از تو می خواهم که در تمام دوران که در جبهه هستم با مشکلات مبارزه کنی که اگر از این سفر سلامت برگشتم، جبران زحماتت را خواهم کرد وگرنه از خداوند برای تو اجر عظیم خواستارم.

می دانم که تو از آن شیر زنانی هستی که لازم به تذکر من نیست. آن چنان باش که همه از تو درس بگیرند و برای فرزندان هم به جای پدر باش و هم مادر. آنان را طوری تربیت کن که شایسته آن باشند و بتوانند ادامه دهنده راه شهدا و خط سرخ انبیاء باشند و تو نیز در زندگی کردن صاحب اختیاری هر جا که دلت می خواهد و هر طور می خواهی زندگی کنی ولی زندگی کردنت درسی باشد برای بقیه همسران و مادران، من دارای 5 پسر و 2 دختر هستم، دخترانم را با عفت و عصمت تربیت کن، پسرانم را نیز با تقوا و پشتیبان دین خدا تربیت کن. 

در خاتمه من هیچ گونه بدهکاری و طلبکاری ندارم و می خواهم وصی من پسر بزرگم احمد و وکیل من نیز تو همسرم باشی.

از تمامی دوستان و آشنایان می خواهم که پشتیبان ولایت فقیه بوده و امام را همیشه یاری نمایند.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار. آمین 

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته