شهید حسین فلسفی

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید حسین فلسفی

شهید حسین فلسفی بادکوبه ای

نام پدر : احمد

تاریخ تولد :1339/06/01

تاریخ شهادت : 1365/02/10

محل شهادت : فاو

مشخصات
شهر : بخش : شهرستان : بهشهر استان : مازندران
جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی
یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌
نام پدر : احمدمسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : فوق دیپلم
تخصص : کد شهید : 7095 رسته : ترابری
نام مادر : زهرا یعقوبی
شناسنامه شهادت
موضوع شهادت : جبهه عملیات : محل شهادت : فاو  تاریخ شهادت : 1365/02/10
نحوه شهادت : اصابت ترکش به بدن
شناسنامه تدفین
شهر : بهشهر بخش : شهرستان : بهشهر استان : مازندران
گلزار : بهشت فاطمه بهشهرتاریخ تدفین : 1365/02/14

--------------------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حسین فلسفی بادکوبه ای

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/6/1339 ـ بهشهر

3- نام و شغل پدر :

احمد ـ کارمند

4- نام و شغل مادر:

زهرا یعقوبی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

پنج فرزند ـ شهید فرزند سوم بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

از لحاظ اقتصادی در حد متوسط بودند و تا اندازه ای نیازهای روزمره زندگی فراهم بود. در یک خانواده مذهبی و متدین که مقید به انجام واجبات بودند، رشد و پرورش یافت.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان شهید جناب زاده ـ بهشهر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی امام موسی صدر ـ بهشهر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید رجایی ـ بهشهر ـ اقتصاد

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

دانشگاه تربیت معلم ـ تهران (2سال)

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :ــــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :ـــــــــــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

زهرا کشوادی

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

یک فرزند ـ میثم

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین و سایر اعضای خانواده بسیار خوب بود و در کل با همه خوب و یکرنگ بود و به همه احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

معلم

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

1/7/61 ـ دبیر

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :ـــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها، همکاری با بسیج و سپاه، مبارزه با منافقین

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :ـــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چندبار

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

راننده، امدادگر، تدارکات

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :ــــــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

10/2/65 ـ در فاو، عملیات والفجر8 به علت اصابت ترکش به سر و سینه به درجه شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

14/2/65 ـ در گلزار شهدای بهشت فاطمه بهشهر به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

علی صادقی ـ دوست شهید: شهید همیشه می گفت: می خواهم به جبهه بروم ولی اداره مدام امروز و فردا می کند. تابع مقررات هم بود. فردایش که می خواست به جبهه برود، رفتم خانه شان. در زدم؛ گفتند تو اتاق است. آنجا به عینه دیدم که دارد وصیت نامه اش را با صدای بلند ضبط می کند. پشت در شنیدم که می گوید نماز مرا آیت الله جباری امام جمعه محترم بهشهر بخواند. فکر کردم دارد شوخی می کند، اما بعد دیدم عین وصیت نامه را ضبط کرد. ایشان به وضوح آینده اش را می دید که کجا می رود و کجا هست.

محمد حقی ـ هم رزم شهید: یک بار به شهید گفتم: این چه بساطی است درآوردی؟ همه بادکوبه ای اند، تو خودت را کردی فلسفی. اصلا فلسفه این کار چیست؟ یک چیزهای ابتدایی گفت. گفت می خواهم شناختی که مردم روی من دارند به خاطر خانواده معروف من نباشد. می خواهم فلسفی باشم و ببینم شخص فلسفی چه قدر می تواند خودش را در جامعه بشناساند. بادکوبه ای ها را همه می شناسند و همه هم برایشان ارزش قائل می شوند. فلسفی جدید چه قدر می تواند رشد کند و در جامعه جای مانور داشته باشد. ایشان دید وسیعی داشت و اهل مطالعه بود.

سکینه بادکوبه ای ـ خواهر شهید: چندی بعد از شهادت شهید دفتر خاطرات ایشان را یافتم. ضمن خواندن دفتر به اصطلاح ن.ش برخوردم. تعجب از اینکه این چه مفهومی دارد، هرچه فکر کردم به نتیجه نرسیدم. از همسر ایشان پرسیدم اما ایشان نیز اظهار بی اطلاعی کردند. از دوستان ایشان پرسیدم، آنها هم نمی دانستند. وقتی از هم رزمان ایشان پرسیدم، یکی از آنها گفت: این اصطلاح مخفف نماز شب است. معلوم شد که شهید حتی هنگام جنگ و وقوع عملیات هم از نماز شب دست نمی کشید.

---------------------------------------------------------------

شهید حسین فلسفی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

مپندارید آنانکه در راه خدا کشته میشوند مرده اند بلکه آنان زندگانی هستند که در نزد خدای بزرگ و بلند مرتبه روزی می خورند.

صیاد در پی صید رفتن عجبی نیست                       صید در پی صیاد رفتن عجب است

با سلام و درود بر امام امت جلوه گاه توحید و با درود و سلام بر قائم مقام رهبری حضرت آیت الله منتظری و با سلام و درود بر شهدای راه حق و حقیقت و فضیلت و با سلام و درود فراوان بر خانواده های معظم شهدا، اسرا، مفقودین و جانبازان و با درود و سلام بر سلحشوران اسلام که در جبهه های نور علیه ظلمت پیکار می نمایند.

اینجانب حسین فلسفی (حسین- بادکوبه ای معلم راهنمائی مدارس آموزش و پرورش منطقه گلوگاه سربازی ذلیل و کوچک از لشکر امام عصر (عج) وظیفه شرعی و الهی دانستم که بنا به فرمان رهبر کبیر انقلاب و برای پیروزی اسلام و مسلمین در کره خاکی در جنگ حق علیه شرک و الحاد داوطلبانه شرکت کنم تا زندگیم به اسلام خدمتی نکرد لااقل مرگم، خونم به اسلام خدمتی کرده باشد.

من این درس را از سرورم، امامم، رهبرم، مولایم حسین بن علی (ع) آن شیر مرد کربلا آموختم که مرگ لذت آور و دلنشین بهتر از زندگی ذلت آور در زیر چتر ابر نکبت های جنایتکار میباشد.

هرگز تن به ذلت نخواهم داد و جانانه به انتظار مرگ سرخ که همان راه شهادت است می روم.

ما وارثان سرور آزادگان حسین بن علی (ع) همواره در تاریخ می خروشیم و می جوشیم تا تاریخ را بجوشانیم و انسان را بخروشانیم تا واقعه کربلا برای همیشه تکرار شود و مستضعفین در زیر چتر اسلام وارثین جامعه گردند. ای امت حزب الله شما وارثین خون شهدا هستید تلاش نمائید راه شهدا که همان خط ولایت فقیه است ادامه دهید مبادا مورد غفلت قرار گرفته و یکپارچگی وحدت را که رمز پیروزی مسلمانان است از دست بدهید.

برادران و خواهران عزیز زندگی یک کلاس درس بیش نیست که انسان دیر یا زود باید امتحان پس دهد و اگر من داوطلبانه به جبهه حق عازم شدم شاید موقع امتحان الهی من فرا رسیده، از شما می خواهم که زینب گونه رسالت شهیدان را ادامه دهید و برای همیشه شما تقوی و پرهیزگاری را آرزو میکنم و در خاتمه از همه شما تقاضامندم که امام عزیز آن سلاله پاک فاطمه دختر رسول خدا و رهروان خط ایشان را تنها مگذارید که با این کار مطمئن باشید خط پیامبر گونه ولایت فقیه را تأمین نمودید.

از همه شما بخصوص فرهنگیان منطقه میخواهم واقع بینانه و به دور از هواهای نفسانی فکر نمائید و دیگر حرکت و سخنم را بر حق تشخیص دادید راه رهبر را در شهر حزب الله بهشهر تقویت نمائید و دست از نفاق و تفرقه بپرهیزید و اتحاد و اتفاق که مثل نان شب و گلوله سرباز بدان محتاج هستیم از دست ندهیم.

ای روحانیون محترم، ای عالمان، ای معلمان عزیز بدانید قلم و افکار شما بود که توانست خون شهید را حرکتی تازه بخشد این شما هستید که کوچکترین رفتار انسانی شما می تواند تأثیر بسزایی در بین پدران و مادران و دانش آموزان بگذارد و اگر خدای نخواسته نفس اماره بر عقل شما مسلط گردد و خلافی از شما مشاهده شود و آنچنان تأثیر سویی خواهد گذاشت که دیگر قابل جبران نخواهد بود و آنگاه چگونه می توانید در مقابل خداوند در فردای قیامت جواب این همه خون شهدا را بدهید.

و اما سخنی چند با دانش آموزان: از دانش آموزان محترم می خواهم که علم و ایمان و اخلاق اسلامی را کاملا رعایت نموده و از خواهرانم خواهانم که حجاب اسلامی را که سیرت فاطمه (س) میباشد تا آخرین لحظات مرگ فراموش نکنند. 

و از شما دانش آموزان میخواهم کتابهای شهدای عزیز دستغیب و مطهری را جهت تقویت علمی و دینی خویش برای مطالعه فراموش نفرمائید. انشاءالله که موفق و موید باشید. 

و اما سخنی چند با مادر بزرگوارم: ای مادر عزیز، ای غمخوار دوران زندگی، ای امید بهتر از جانم میدانم که چه رنجها برایم تحمل نمودی و مرا بدین جا رسانیدن و حتی نتوانستم ذره ای از زحمات بی دریغ شما را جبران نمایم حال که بسوی لقاءالله شتافتم و جان خود را تقدیم اسلام و رهبر نمودم تو ای مادر عزیز افتخار کن که فرزندت راهی را انتخاب کرد که دیگر در پیشگاه همنامت فاطمه دختر رسول خدا روسیاه نخواهی بود. مادرم با شهادتم صبور و بردبار باش و اگر اشکی بر گونه هایت جاری شد بیاد سر بریده ابا عبدالله و یاران باوفایش که با لبان تشته در گودال قتلگاه شربت شهادت نوشیدن و همچنین بیاد مادرانی که فرزندانشان تکه تکه شدن و هنوز بدن مطهرشان را نیافتن گریه کن.

مادرم بخدا بیشتر توکل کن و ناراحت مباش که ناراحتی شما دشمنان را شاد و امام عزیز را آزرده و روحم را عذاب می دهد. مادرم امیدوارم این لیاقت نصیبم شود که در پیشگاه عدل الهی با آن همه مهر و محبتی که برایم داشتی شما را مورد شفاعت خود قرار دهم.

برادر بزرگوار و خواهر شما یادگار پدر: لحظه ای از اسلام و قرآن غافل مباشید مبادا ظواهر دنیا شما را بفریبد و آخرت را فراموش نمائید. از شما میخواهم همانند حضرت زینب مثل کوه در مقابل متجاوزین استوار و مقاوم باشید. 

و اما سخنی چند با شما ای همسرم، ای همرزمم: ضمن قدردانی و سپاس از محبت های بی نظیر و رضایت کامل شما برای سومین دوره اعزام به جبهه این حقیر از شما میخواهم تربیت فرزندم میثم را فراموش نکنید و نهایت احترام را کماکان به مادرم داشته باشید و از ایشان هم عاجزانه میخواهم شما و فرزندم میثم و خانواده ارجمندتان را فراموش نکنند. امیدوارم با صبر زینب گونه بتوانی مسئولیت سنگین همسر شهید بودن را احساس و عمل کنید. 

از شما میخواهم مقلد امام و حامی روحانیت متعهد باشید و رسالت شهدا را به احسن وجه ادامه دهید. 

و اما ای فرزند عزیز. میدانم که الان سخنم را درک نمی کنی زمانیکه به جبهه نور علیه ظلمت عازم شدم بیش از یکسال از عمرت نمی گذشت بدان پیش پدرت عزیز بودی و در آخرین لحظات حرک یاد تو بیاد حرکات شیرین تو و از همه مهمتر بیاد تربیت آینده تو بودم. پسرم، عزیزم اگر میخواهی روحم را شاد نمایی خود را بشناس که این دنیا دنیای زودگذر پوچ است و ارزشی ندارد و به آخرت بیشتر تکیه کن. حق گویی و حق جویی و حق طلبی را سرلوحه زندگیت قرار ده و تابع ولایت فقیه باش و مقلد رهبر و در زندگی هم یار و یاور مادر.

در خاتمه از همه برادران و خواهران علی الخصوص خانواده های محترم شهدا، مفقودین، جانبازان، اسرا، روحانیون متعهد منطقه و امام جمعه محترم که بر ما منت نهاده در تشییع جنازه ام شرکت نمودید و همچنین از برادران بزرگوار بسیج مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهشهر و آموزش و پرورش گلوگاه که مقدمات اعزام به جبهه این حقیر را آماده نمودند کمال امتنان و تشکر را دارم.

و از شما خصوصا خانواده خود و همسرم، دوستان، همکاران، هم خویشان، هم رزمان میخواهم که اگر قصوری از من مشاهده نمودید مرا به لطف و عنایت خداوندی عفو نمایند که طاقت زبانه های آتش جهنم را نخواهم داشت. دیگر مزاحم سروران نمی شوم و از راه دور دست مبارک حضرت رهبر را می بوسم و در کناره حوض کوثر و رسول خدا و ائمه اطهار و صدیقین به انتظار پیروزی حق در کره زمین با رهبری حضرت مهدی می نشینم. والسلام علی من التبع الهدا. 

خدایا ظهور حضرت مهدی را تعجیل بفرما، خدایا امام عزیز را طول عمر و به ما صلاحیت پیروی وی را عطا فرما. آمین 

بارالها رزمندگان ظفرمند ما را پیروز فرما. آمین

معبودا، به همه مسلمین ایمان کامل، صبری بردبار، قلبی نورانی و نیتی خالص و چشمانی پاک عطا بفرما. آمین

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار              ارادتمند حسین فلسفی

مورخه دوم فروردین یکهزار و سیصد و شصت و پنج خورشیدی برابر با یازدهم رجب یکهزار و چهارصد و شش هجری قمری برابر بیست و دوم یکهزار و نهصد و هشتاد و شش میلادی

ضمنا مجالس ختم را جهت اطعام بسیار ساده و مختصر برپا نموده و با پاره ای نان و آبگوشت (و یا نان و آش) قناعت کنید.