شهید محمد نوایی آستانی

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید محمد نوایی آستانی

نام پدر : اسحق

تاریخ تولد :1345/03/20

تاریخ شهادت : 1366/09/13

محل شهادت : فاو

مازندران نکا

نحوه شهادت : اصابت تیر و ترکش

محل دفن: نکا گلبستان

------------------------------------------------------

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : نکا استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : مجرد شغل : فرهنگی

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : سپاه - سرباز مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : اسحقمسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : دیپلم

تخصص : کد شهید : 9841 رسته : آماد

نام مادر : فاطمه صغری فدایی

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : محل شهادت : فاو  تاریخ شهادت : 1366/09/13

نحوه شهادت : اصابت تیر و ترکش

شناسنامه تدفین

شهر : گلبستان بخش : شهرستان : نکا استان : مازندران

گلزار : گلبستان تاریخ تدفین : 1363/09/18

-----------------------------------------

شهید محمد نوایی آستانی

 

یاد یاران

نام و نام خانوادگی: معلم شهید محمد نوایی آستانی          نام پدر: اسحق         تاریخ تولد: 1336     

تاریخ شهادت: 13/9/1366                سن: 30 سال                 محل شهادت: فاو 

فرازی از وصیت نامه شهید:

(پس خواهران من حجاب شما باید از سنگر من هم محفوظ تر و محکم تر باشد و من از تو خواهرم انتظار دارم که مانند حضرت زینب (س) پیام ما را به گوش مردم برسانید. مردمی که در خواب غفلت غوطه می خورند و به صفات پست حیوانی خود پایبند هستند. من مخصوصاً از شما انتظار زیادی دارم و در آخر آرزوی موفقیت شما را از خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که هر دوی شما خواهرانم در زندگی خود موفق و پیروز باشید). 

وصیت نامه معلم شهید محمد نوائی 

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، به نام آن خدایی که همه از اوییم و به سوی او بر می گردیم، به نام آن که همیشه پشتیبان ضعیفان و دشمن مستکبران است با درود و سلام بر پیامبران خدا و ائمه معصومین و منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج) و نائب بر حقش امام امت و رزمندگان اسلام و با درود و سلام بی پایان بر شهیدان اسلام از صدر اسلام تا شهدای این عصر یعنی انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران که جان عزیز خود را برای برپایی دین اسلام فدا کرده و در حقیقت دنیا را فدای آخرت خود کردند واقعا این گلگون کفنان قابل ستایشند.

این جانب محمد نوائی فرزند اسحاق تاریخ تولد 1345 محل تولد روستای گلبستان وصیتنامه ام به شرح زیر می باشد. 

«ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون»

(آل عمران، آیه 169)

آنانکه در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه زنده اند و در نزد خدای خویش روزی می خورند. 

آری ما شهیدان در پیشگاه خداوند متعال روزی می خوریم و شما هرگز این واقعیت را درک نمی کنید. اینجانب برای یاری دین خدا و بر اساس پیامهای پی در پی ولی فقیه این عصر و روزگار، بنی بر اینکه دفاع از اسلام از اهم تکالیف شرعی است به جبهه آمده تا قدمی برای اسلام بر داشته باشم و جان ناقابل خودم را در این راه بگذارم تا با قطره ای از این خونم درخت تشنه اسلام را سیراب کنم و در حقیقت هم باید جمهوری اسلامی با این خونها آبیاری شود تا از گزند دشمنان در امان باشد و شما مردم شهید پرور به آسانی از قوانین اسلام استفاده کنید و از خط اصیل اسلام منحرف نشوید و به خاطر همین مسئله خدا و پیامبرش یعنی خاتم انبیاء محمد مصطفی (ص) و دیگر ائمه معصومین در سخنان خود مکرراً ما شهیدان را از بهترین و شایسته ترین امت خود قرار دادند و طبق روایات ائمه چنین بر می آمد که هر رزمنده ای برای خدا و اسلام بر علیه دشمنان بجنگد و هر قدمی که در جبهه بر می دارد برابر است با هفتاد روز عبادت، پس چه عبادتی بالاتر از این عبادت است.

بشتابید ای مردم برای این سعادت بزرگ و عظیم، و از این سعادت عظیم محروم مگردید. در اینجا باید متذکر شوم که این بنده حقیر، در این جهاد مقدس به مولایم علی (ع) قسم که هدف از آمدنم به جبهه جز دفاع از اسلام و پیروی از تعالیم قرآن و پاسخ به ندای امام این عصر چیزی دیگر نبوده است.

پیامم به امت شهید پرور و حزب الله این است که همیشه در صحنه باشند و توطئه های دشمن و ضد انقلاب را خوار و ذلیل بشمارند و فرمایشات و دستورات امام را سرلوحه زندگی خود و مورد اجرا درآورند و با فریادهای آتشین چنان بر دهان دشمنان اسلام بزنید که دیگر فکر فریب دادن شما را در سر نپرورانند.

پیام دیگری که به مردم محله (گلبستان) داشتم این است که همیشه به یاد شهدا باشید. شهدایی که بخاطر اینکه شماها راحت تر نماز و کلمه لا اله الا الله و دیگر فرائض دینی را بخوانید و انجام دهید و در امان و آسایش باشید و باید روزی به خاک برگردیم و همه چیز به اصل خود بر می گردد، چرا که انسان از خاک است و به خاک بر می گردد.

سخنی دارم با پدر و مادرم:

پدر و مادر عزیزم: اگر من شهید شدم زیاد ناراحت نباشید و تو ای مادرم زیاد گریه نکن. البته گریه کردن برای شهید خوب است ولی بصورت زینب گونه گریه کن تا دشمنان شما را بصورت خوار و ذلیل نگاه نکنند بلکه در مقابل آنان باید مانند کوه استوار باشید همانطوری که زینب (س) در کربلا مقابل دشمنان اسلام قرار گرفته بود، مبادا بگوئید که فرزندمان بسوی خدا هجرت کرد و شما باید افتخار کنید. 

پدر و مادر عزیزم شما را به فرق شکافته علی (ع) و پهلوی شکسته فاطمه زهرا (س) قسم می دهم که مرا حلال کنید شما بزرگترین حق را بر گردنم دارید و چه زحمتهای طاقت فرسایی در دوران خردسالی برایم کشیدید. به خدا قسم هرگز ما نمی توانیم حق پدر و مادر را ادا کنیم و شما پدر و مادرم، مرا عفو کنید، مخصوصاً شما مادرم، از شما حلالیت می طلبم چونکه من در طی این بیست سال شما را خیلی رنج دادم و نسبت به شما بدی کردم مادر خوبم بجای گریه کردن برایم مرا عفو کنید اگر اینکه مرا داماد نکرده اید تا اینکه همسرم برایم کند پس بر مزارم یخ بگذارید تا بجای او برایم اشک بریزد. پدر و مادر گرامی ام، اگر شما مرا مورد عفو و بخشش قرار دهید و بگویید که این قربانی را در راه خدا داده اید در روز قیامت شفاعت خواهی شما را از خدا خواهم کرد و از خدا می خواهم که شما را بیامرزد و در روز قیامت به شما می گویند خوش به حالتان که چنین فرزندانی داشتید و در این راه دادید.

خوب پدر ومادر گرامیم انشاءالله خداوند شما را صبر و شکیبایی بخشد و سلامتی و طول عمر شما را از خداوند متعال خواستارم.

سخنی دارم با برادر و خواهرانم:

برادر و خواهرانم، چنان در دنیا زندگی کنید که گویی فردا از دنیا خواهید رفت و همینطور چنان در دنیا زندگی کنید که گویی تا ابد زنده خواهید ماند.

اگر این کلمات در یادتان باشد، هیچ وقت گناه نمی کنید و همیشه مرگ و زندگی را پیش خود احساس می کنید.

برادر بزرگوارم، امیدوارم که ادامه دهنده راهم باشید، سعی کن که حرمت خون شهیدان را حفظ نمائی و به فرزندانت بگو که عمویت چه راهی داشته است و هدفش چه بود و برای چه کشته شد؟ و آنان را با قرآن آشنا کن زیرا آنان آینده سازان این مملکت هستند که تمدن ایران بزرگ اسلامی را از ثمره خون شهیدان پیشرفت می دهند، برادر عزیزم بیشتر از این سفارش نمی کنم، آرزوی موفقیت و پیروزی شما را از خدا خواستارم و از شما می خواهم که مرا عفو کنید و تو ای خواهر بزرگوارم خودت بهتر از من می دانی که حفظ حجاب چقدر در جامعه اسلامی ما اهمیت دارد که بزرگترین زینت زن حفظ حجاب است.

اگر اینکه راه ما و بالاخره انقلاب اسلامی «الهی» ما ادامه داشته باشد و به اوج شکوفائی خود برسد، یکی از راههای آن همین مسئله پوشش و حجاب اسلامی خواهران و مادران است که باعث جلوگیری از فساد و انحرافات می شود و در نتیجه فساد در جامعه اسلامی نشانۀ رشد انقلاب است.

(پس خواهران من حجاب شما باید از سنگر من هم محفوظ تر و محکم تر باشد و من از تو خواهرم انتظار دارم که مانند حضرت زینب (س) پیام ما را به گوش مردم برسانید. مردمی که در خواب غفلت غوطه می خورند و به صفات پست حیوانی خود پایبند هستند. من مخصوصاً از شما انتظار زیادی دارم و در آخر آرزوی موفقیت شما را از خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که هر دوی شما خواهرانم در زندگی خود موفق و پیروز باشید). 

پیامی دارم به همکلاس هایم و همسنگرانم سعی کنید درس را که می خوانید هدفدار باشد. این یاد گرفتنی ها و علم راهگشایی باشد برای شناخت خدا و قدرت او و همینطور هر چه دانش شما بیشتر می شود، باید ایمان شما افزونتر گردد و لحظه لحظۀ وقتها را مغتنم بشمرید و در سر کلاس حداکثر استفاده را به کار گیرید. زیرا وقتهای از دست رفته هرگز بر نمی گردد و سعی کنید که این عمری از شما می گذرد برای خدا باشد، باشد که در این دنیا همیشه برای خدا گام بردارید.

سخنی دارم با خویشاوندان و دوستان و رفقایم

اگر بدی و رنجی از من به شما دوستان و خویشاوندان رسید عاجزانه از شما می خواهم که مرا ببخشید و عفو کنید و انشاءالله که خداوند شما را به راه راست هدایت کند. 

و در خاتمه باید اضافه کنم که اگر شهید شدم، مرا در گلزار شهدای محل به خاک بسپارید و در مراسم عزایم (نوحۀ خداحافظ ایا مادر    نمی بینم تو را دیگر) را بگذارید چون که اگر مادر از تقصیر ما بگذرد دیگر راه بهشت به روی ما باز است. 

خوب دیگر سخنانم را به پایان می رسانم و همگی شما خانواده ام، دوستان و فامیل را به خدا می سپارم.

چنان زی که زمان زادنت همه خندان باشند تو گریان  

                                                                            چنان زی که زمان رفتنت همه گریان باشند تو خندان

در وصف یاران عاشق خدا                                     به تیغ عشق یاران جان سپردند

ای خدا ز شوق وصلت جان سپردند             چه خوش آن با لاله های باغ ایمان

هر آنچه او طلب کرد آن سپردم                             کتاب عشق را ببین چون نوشتند

به رنگ لاله ها گلگون نوشتند                     گمانم عاشقان بر لوحۀ عشق 

حدیث وصل را با خون نوشتند

خداحافظ خداحافظ به امید دیدار در روز قیامت

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

ظهور حجتت را نزدیکتر بفرما

فرزند کوچک شما محمد دوشنبه تیر ماه سال 1365