جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
لینک سایت جنگ و درنگ
شهید عیسی نائیجی
نام پدر : سعد الله
تاریخ تولد :1338/01/01
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل شهادت : ام الرصاص
----------------------------------------------------------
زندگی نامه
«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»
الف)تولد و کودکی :
1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :
عیسی نائیجی
2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:
1/1/1338 – روستای میانبند– نور
3- نام و شغل پدر :
سعداله
4- نام و شغل مادر:
کلثوم بور– خانه دار
5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:
شهید فرزندهشتم بودند
6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :
درخانواده ای مذهبی رشدکرد
7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):
8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ
ب)تحصیلات:
1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :
نور
2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :
نور
3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :
رضاشاه کبیر– نور ، پیمد– رشته طبیعی
4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ
5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ
6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــ
پ)سربازی :
1- خدمت سربازی :
انجام نداد
2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ
3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ
ت ) ازدواج :
1-وضعیت تاهل :
متاهل
2- نام همسر و تاریخ ازدواج :
کلثوم محسنی – 14/2/63
3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):
1 فرزند– مقداد نائیجی
4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):
رفتارشهیدباپدر و مادر همسر خودبسیارخوب وعالی بود
ث)شغل شهید :
1- شغل رسمی و شغل فرعی : رسمی
2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :
سازمان آموزش وپرورش
3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:
مدیرمدرسه
ج) فعالیت های انقلابی :
1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ
2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ
3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ
4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :
شهیدعضوبسیج وانجمن اسلامی بودند
5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ
ح) سوابق جبهه :
1- حضور در جبهه :
حضور داشت
2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :
6/10/61 – نور– سپاه–جنوب 11/11/61 – نور– سپاه– جنوب 28/11/62 – نور– سپاه– جنوب 15/6/65 - نور– سپاه– جنوب
3- مجموع مدت حضور در جبهه :
9 ماه و 21 روز
4- مسئولیت در جبهه : فرمانده دسته
5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :ـــــــــــــــــــ
6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ
7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :
امالرصاص– 4/10/65 –کربلای 4 –اصابت خمپاره
8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :
12/4/76 –گلزارشهدای پیمد
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)
همسرشهید: مدتی بودکه پسرم درس نمی خواندمن دیگرطاقتم تمام شده بودعکس شهیدراگرفتم وخطاب به اوگفتم من هرچه توانستم انجام دادم ولی ازاین به بعدباتو. مدتی بعددرایام عاشوراوتاسوعابه روستایم رفتم وپسرم درتهران مانده بود. زمانی که برگشتم پسرم به محض دیدنم گفت آیاازمن نزدپدرم شکایت کردی ؟آخربه خوابم آمدوگفت چرادرس نمی خوانی. من به محض شنیدن این حرف اشک درچشمانم حلقه زدومطمئن شدم که هرگزتنها نخواهم بود. چراکه شهدا زنده اندو نزد خداروزی می خورند
-----------------------------------------------------------------------
شهید عیسی نائیجی
بسم الله الرحمن الرحیم
و لاتقولوا لمن یتقبل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون. (بقره)
لنبلونکم بشی من الخوف والجوع و نقص من الاموال والانفس والشهوات و بشر الصابرین (بقره آیه 156) الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون (بقره آیه 157)
درود و سلام بر چهارده معصوم پاک و در رأس نبی اکرم (ص) و آخرین آنها مهدی موعود (عج) و نائب بر حق او امام خمینی. درود و تحیت بر شهدای اسلام از بدر و حنین تا حسین (ع) و از کربلای امام حسین (ع) تا کربلای غرب و جنوب میهن اسلامی ما و درود بر خانواده های محترم شهداء اسلام و مفقودالاثرها و جانبازان و مجروحین و معلولین که به ندای امام و رهبرشان لبیک گفته و در این راه سختی ها و ناراحتی های زیادی را متحمل شدند.
اینجانب عیسی نائیجی بنده ای از بندگان خداوند که برای سومین بار در تاریخ 15/6/65 عازم جبهه های نبرد شدم بنا به وظیفه شرعی وصیت نامه خود را در بعدازظهر روز عاشورای حسینی سال 65 بشرح ذیل کامل و تنظیم می کنیم انسان در دنیائی که زندگی می کند همیشه با دو جریان و با دو خط روبروست. مستکبرین و مستضعفین طبقه اول همیشه حاکمیت و ظلم و ستم بر طبقه دوم بودند و هستند. گرچه این بتها در بعضی از زمانها شکسته شدند و ابراهیم نمرود را شکست داد و بت پرستان زمان خود را از بین برد و موسی با فرعون و فرعونیان مبارزه کرد و محمد (ص) بت پرستانی چون ابوجهل و ابوجهل ها را نیست و نابود کرد و حسین (ع) با شهادتش معاویه و یزیدها را از صحنه تاریخ محو کرد و خدعه و نیرنگ آنها را بر ملا ساخت ولی با همه تلاشها و زحماتی که کشیدند باز هم دست از سر ملتهای ضعیف برنداشتند و هر چه توانستند توطئه کردند تا بتوانند سطح فرهنگ ملتها را پایین آورند و آنوقت با این سلاح بتوانند مردم آنجا را استثمار کنند و در فکر و فرهنگ ملت ما هم رسوخ کرد که زدودن و از بین بردن فرهنگ استعماری سالها طول می کشد و شاید بسیار مشکل می باشد.
اینک پس از چهارده قرن به قدم سربلند سلمان پارسی پرچم اسلام عصر محمد (ص) را بدوش گرفته و با نبرد ابوسفیانها و ابوجهلهای زمان برخاسته است و مزدوران استکبار جهانی را در منطقه به هراس انداخته است و این انقلاب با رهبری امامی که از سلالۀ پاک پیامبران و از تبار حسین (ع) است به پیش می رود و هر روز دلهای پاک انسانهای بیشتری را در پرتو خویش روشن می سازد.
حال ببینیم آیا وظیفه ما نسبت به دین اسلام و این انقلاب و رهبر بیدار دل و آگاه آن به همین جا ختم می شود که فقط نمازی بخوانیم و روزه ای بگیریم و در ایام محرم حسین حسین کنیم و بر سر و سینه خودمان بزنیم و یک تایید ظاهرانه ای هم از این انقلاب و رهبر آن بکنیم خیر، بلکه وظایف دیگری هم بر عهدۀ ماست وقتی دین اسلام را قبول کردیم باید با تمام دستورات آن که از طرف خداوند بوسیله پیامبر (ص) رسیده است پاینبد باشیم. اسلام دین دنیاست و هم دین آخرت هم به سیاست نظر دارد و هم به علم و معرفت حال که یک دین کامل است چرا از دستوراتش و از رهبران الهی پیروی نکنیم امروز هر کس مقید و معتقد به تمام دستورات اسلام باشد ولی از فرمان جهاد با کفار و دشمنان سرپیچی کند و یا بهانه ای برای خود ایجاد کند این شخص دینش ناقص است و باید به اصلاح خود و عقیده اش بپردازد.
مدتها بود که روضه امام حسین (ع) بر سر منابر خوانده می شد و ما افسوس می خوردیم که کاش ما در آن زمان بودیم و از خودمان فداکاری و ایثار نشان می دادیم اینک تاریخ تکرار شد و همان صحنه عاشورا در کشور ما زنده شد مگر حسین (ع) چه گناهی کرده بود که او و یاران باوفایش را آنطور شهید می کنند و بدنشان را قطعه قطعه کرده و خانواده اش را به اسارت می برند و امروز ملت ایران چه گناهی کردند آیا مگر غیر از این است که انقلاب کردند و آنهم انقلاب اسلامی و خواهان استقلال و آزادی شدند چرا دست از سر ملت ایران بر نمی دارند چرا هنوز مدت کمی از پیروزی انقلاب نگذشت علیرغم همه توطئه ها در داخل کشور و عاجز ماندن در مقابل آن این جنگ را بر علیه ملت ما شروع کردند و اکنون 6 سال است که با ما در حال جنگند آیا این کشور عراق است که با ما می جنگد خیر، درست است که این تجاوز با دستورات صدام خبیث و معاویه صفت و ارتش مزدور آن صورت گرفته لیکن آنچه مسلم است توطئه جنگ افروزی بین دو ملت مسلمان و مستضعف بوسیله جنایتکاران شرق و غرب و در رأس شیطان بزرگ آمریکا انجام گرفت هر روز با فروش سلاحهای مرگبارشان دامنه این جنگ را توسعه می دهند تا بتوانند چند روزی بیشتر در منطقه بمانند و حکومت کنند و این است که ما باید محکم و استوار در مقابل این توطئه ابر جنایتکاران شرق و غرب بایستیم و بر ما واجب است که از رهبری قاطع و پیامبر گونه امام خمینی که صلاح ملت ما را می خواهد اطاعت و پیروی کنیم سخنم با کسانی است که با گذشت 6 سال از این جنگ هیچ تکانی نخوردند یا بی تفاوت هستند و در کنج خانه ها نشستند و به فکر رونق زندگی دنیایشان هستند انتظار می رود که اگر امام امت یک روزی دستور جهاد بدهند باز هم ساکت نمانند. شروع این جنگ و ادامه آن یک امتحان و آزمایش الهی بود برای همۀ ما سعی کنید از این امتحان موفق و پیروز بیرون بیائید این دنیا زودگذر است همانطور که برای افراد قبل از ما گذشت پس خودتان را دریابید.
خدایا من که در خود لیاقت جنگیدن و مجاهد فی سبیل الله بودن و شهید شدن را هرگز نمی یابم چرا که خانواده هایی را می بینیم که چندین شهید داده و جوانانی را مشاهده می کنیم که چندین سال است در سنگرها بسر می برند و با خود عهد بستند تا نابودی کفر در منطقه باشند و عشق به لقاءالله را همچون مشعلی فروزان در سینه های خود دارند و در این راه قطعه قطعه شدن را و در خون غلطیدن را و از دست دادن یاران و عزیزان و پاره های تن را فیض بزرگی می دانند که جز خالصان و مقربان بارگاه احدیت شامل دیگران نمی شود حال اگر ایثار و فداکاری و جانباختن این است پس من نمی توانم ادعای مجاهد فی سبیل الله بودن در سر داشته باشم بار خدایا به جبهه آمدم فقط و فقط به خاطر رضای تو تا قطره ای باشم از قطره های بیکران امواج انسانهای عاشق به تو.
بارالها، هرگاه در این حقیر لیاقتی یافتی که به سویت بشتابد او را بپذیر تا سعادت واقعی نصیبش گردد.
پدر و مادرم گرچه تحمل از دست دادن فرزند برای شما بسیار مشکل است اما این را بدانید که من وظیفه ام را انجام داده ام مبادا در شما سستی بوجود آید تا خدای ناکرده اجر شما زایل گردد.
همسرم تو مصداق کامل سخن امام عزیز هستی که فرمود از دامن زن مرد به معراج می رود تو از نظر من یک زن نمونه و با تقوا هستی و آنچه را که شایسته یک زن مسلمان است در تو وجود دارد تاکنون که اینطور بود امیدوارم بعد از این هم همان صلابت و صداقت و خوشرویی صبر و تحمل و بردباریت را داشته باشی و آنچه را که مورد رضای خداوند است و با احکام شرع مقدس اسلام مطابقت دارد انجام دهی و تنها خواهشی که از تو دارم اینست که مقداد تنها یادگارم را آنچنان خوب و اسلامی تربیت می کنی که در آینده بتواند یک فرد موثر برای اسلام و مسلمین باشد.
خواهرانم سخنی هم با شما دارم که با از دست دادن برادرتان اصلاً نگران نباشید مبادا شیون و زاری کنید چون راه این برادرتان برای شما مشخص بود و حجاب خودتان را حفظ کنید چون آنچه برای یک زن مسلمان مهم است همان حفظ کامل حجاب است. برادران و خواهرانم شهادت برادر حقیرتان را به فال نیک بگیرید خودتان و فرزندانتان را به اخلاق خوب اسلامی عادت دهید و به فکر آینده فرزندانتان باشید آنها را به علم و دانش تشویق کنید تا در آینده بتوانند به اسلام و مسلمین خدمت کنند.
همکاران عزیز فرهنگی لازم است نکته ای را با شما در میان بگذارم بعد از سنگر جبهه بهترین و بالاترین سنگر همان سنگر مدرسه و دانشگاه است که پایه و اساس یک جامعه به فرهنگ آن بستگی دارد و ارزش کار خودتان را در این سخن امام امت که فرمود معلمی شغل انبیاست بسنجید و مسئولیت بسیار سنگینی بر عهده شماست شاگردان خودتان را بسان فرزندانتان بدانید و به آنها علم بیشتری بیاموزید و در خود اخلاق حسنه و اسلامی ایجاد کنید تا آنها از شما عبرت بگیرند.
روحانیون، پاسداران انقلاب جهادگران پاسداران کمیته خیلی باید مواظب اعمالتان باشید چون اگر خدای ناکرده در یکی از شما مسئله ای را یافتند که مخالف با احکام شرع و قانون بود آنرا به حساب کل نظام و کل اسلام می آورند.
مردم حزب الله امروز هر خطی به جز خط امام محکوم است آنهایی که بدنبال این خط و آن خط هستند اشتباه می کنند البته مطرح نمودن و پشتیبانی از افراد مکتبی، مؤمن، عالم و با تقوی و در خط امام لازم و ضروری است چرا امروز بعضی از مسئولین متوجه اعمالشان نیستند و اطرافشان را سرمایه داران و افراد ضد انقلاب پر کردند و جذب الهی ها در نزدشان ارزشی ندارند، اینها به چه چیز فکر می کنند چرا دنیا و آخرتشان را در نظر نمی گیرند البته مردم ما نباید این چیزها را در نظر بگیرند و باید همان خط امام را حفظ کنند و زندگی رهبرشان را سرمشق خود قرار دهند.
در آخر از تمام فامیلان، همشهریها و همسایگان و دوستان و همه کسانی که از اینجانب رنجش و ناراحتی دیدند خواهش می کنم مرا ببخشید و حلالیت می طلبم و از دوستان و جوانان هم محلی خودم می خواهم به آینده اسلام و این انقلاب بیشتر فکر بکنند و خاطره شهید عزیز محمد صالح و برادر آهمه را که با داشتن زن و چندین فرزند جانشان را فدای اسلام کردند را از یاد نبرند و تقوی را پیشه خود سازند. محل دفن من در صورت امکان در کنار قبر شهید محمد صالح و در غیر اینصورت در یک جای مناسب تعیین گردد. مراسمات را سعی کنید کمتر کنید و به کمک دولت جمهوری اسلامی ایران بشتابید که بنا به فرمایش امام کمک به این دولت کمک به اسلام است.
همسرم وصیت نامه ام را با کمال شجاعت و صبر قرائت کن همانطور که وصایای برادر شهیدت ولی الله را قرائت کردی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
