شهید علیرضا نسیانی

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید علیرضا نسیانی

نام پدر : حسن

تاریخ تولد :1340/05/02

تاریخ شهادت : 1365/02/04

محل شهادت : فاو

مازندران فریدونکنار

نحوه شهادت : اصابت ترکش به سر

محل دفن: فریدونکنار

-----------------------------------------------

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : فریدونکنار استان : سمنان

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی - هنرمندان -

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : حسنمسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : دیپلم

تخصص : کد شهید : 9971 رسته :

نام مادر : لیلا مقصودی

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : محل شهادت : فاو      تاریخ شهادت : 1365/02/04

نحوه شهادت : اصابت ترکش به سر

شناسنامه تدفین

شهر : فریدونکنار بخش : شهرستان : فریدونکنار استان : مازندران

گلزار : معصوم زاده    تاریخ تدفین : 1365/04/04

---------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علیرضا نیسانی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/5/1340 ـ شهمیرزاد

3- نام و شغل پدر :حسن

4- نام و شغل مادر:

لیلا مقصودی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6فرزند ـ فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش در دامان پدر و مادر مهربان ، اوضاع اقتصادی که با کار و تلاش مستمر در جهت رزق و روزی حلال امرار  معاش می کردند به رشد و تکامل رسید .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه مهدیه فریدونکنار

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان امام خمینی رشته اقتصاد فریدونکنار

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دیپلم

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

سال 59 تا 61

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

رقیه حمزه زاده 1362

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

2فرزند ـ نرجس ـ ندا

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین و همسر و فرزندان  بسیار متواضع و خوب و بسیار مهربان بود و به آن ها احترام می گذاشت و در کارخانه به همسر کمک می کردند . .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :رسمی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:معلم

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

افکار و عقاید امام، شهید بهشتی و رجایی  ، پیروزی انقلاب ، مطالعه کتب مذهبی ، شرکت در بسیج و مساجد در تغییر و تحول او بسیار تاثیرگذار بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد :

به خاطر اخلاق و رفتار خوب و مهربانی و خیرخواه برای مردم

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات و راهپیمایی حضور داشت .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ،با فرمان  امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی لباس خاکی بسیجی را به تن کرد و از طریق بسیج هم به جبهه اعزام شد .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

دوره آموزشی 45 روزه را گذراند

از 6/12/64 تا 4/2/65 از سپاه بابلسر ـ لشکر 25 کربلا با عضویت بسیج به منطقه فاو اعزام شدند .

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

1ماه و 28 روز

4- مسئولیت در جبهه : ــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 4/2/65 منطقه فاو ـ اصابت ترکش به شهادت رسید .

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

گلزار شهدای تکیه معصوم زاده ـ فریدونکنار به خاک سپرده شد .

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

همسر شهید : هر وقت می خواست برود زیاد ما را نگاه نمی کرد تا محبت  خانواده در دلش نماند . به او گفتم : اگر برایت اتفاقی بیفتد  من جواب فرزندت را چه بدهم می گفت : مگر امام حسین زن و بچه نداشت ؟ وقتی امام حسین شهید می شود  بچه هایش را به اسارت می برند شما خدا را شکر کنید که بعد از شهادت من به شما احترام می گذراند . صداقت و ایمان و بی ریا بودنش  از ویزگی هایش بود .

پدر شهید : نماز و روزه اش ترک نمی شد ، کارهای سیاسی زیادی انجام می داد از جمله می گفت امام که از پاریس آمد باید  صحبت های آقا را در اعلامیه چاپ کنم  و شب ها پخش کنم. اوقات فراغت کتاب فروشی می کرد یا مطالعه می کرد ، نسبت به بی حجابی حساس ،بود، مردم دار ، با نظم و انضباط و اهل کمک کردن به دیگران ؛ کار در جهاد و برای چند نفر خانه ساخت . افراد بی بضاعت را شناسایی می کردو کمک می کرد .

خواهر شهید : یک شب علی رضا و دوستانش با هم جمع شدند  و تصمیمی گرفتند سینما را آتش بزنند نصف شب رفتند و سینما را به آتش کشیدند ؛ چرا که می خواستند جلو فساد را بگیرند .

برادر شهید ـ شفیع ـ می گوید:زمانی که می خواست به جبهه برود به او گفتم من می روم و تو بمان چرا که تو معلمی و 50 شاگرد داری این جا جبهه دوم است ایشان گفت:« نه امروز جبهه اول واجب تراست . الان اسلام در خطر است و بیشتر به ما نیاز دارد.»

----------------------------------------------

شهید رضا نسیانی

            

بسم الله الرحمن الرحیم

و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین. 

خداوندا ترا شکر می گویم که یک بار دیگر به این ناچیزترین بندۀ روسیاهت توفیق عنایت فرمودی در مقدس ترین و منورترین مکانها یعنی جبهه های نبرد نور علیه ظلمت و حق علیه باطل کنار پاکترین و مخلص ترین بندگانت، رزمندگان خداجوی و بیدار دل، این سالکان طریق حق و عرفان قرار گیرم، و از جام سرشار از شراب حب و لقای الهی اینان جرعه ای هم بنوشم. ای قادر توانا: یاریم فرما تا در این سخن و قلم چیزی جز رضای تو ننویسم و نکته ای جز برای تو نیاورم. پروردگارا، ای معبود یکتا: سخنم را با پیام بزرگ و امید بخش قرآنت شروع کردم. آنجا که به مستضعفان محرومان وعده فرمودی که آنان را وارثان و حاکمان زمین خواهی کرد و سرانجام حکومت حقیقی زمین از آن ستمدیدگان خواهد بود. و من به امید تحقق این وعدۀ الهی در پرتو حکومت جمهوری اسلامی بسوی جبهه آمدم. این آرزوی بزرگ و همیشگی ام بود که روز آقایی و سربلندی بندگان مؤمن و مستضعف ترا ببینم و احساس کنم. اکنون که می خواهم در راه رضا و لقای تو قدم بردارم و در جهت یاری و احیاء مکتب و آئین تو بپا خیزم بدنبال مجاهدان صادق و صابر و شهیدان عاشق و پر سوختۀ طریق وصالت گام نهم وخود را در این قفسخانه رها کرده و به سوی تو پرواز کنم. و اینها را نمی یابم مگر آنکه تو بخواهی و مرا یاری فرمایی. خداوندا، اکنون که به عنایت و لطف تو قلم بدست گرفته و می خواهم جملاتی را بعنوان بیان آخرین خواسته ها و سفارشهایم برای آنهایی که بعد از من در این جهان می مانند و پیامم را می شنوند به صورت یک وصیت نامه درآورم، دست نیاز و استمداد بدرگاهت بلند کرده و اخلاص و پاکی و حقیقت را می طلبم. ای همۀ کسانیکه به وصیتم گوش می دهید، ای گروه مسلمانان، ای آزادمردان، ای مستضعفان تاریخ اجازه دهید خود را بشما معرفی کنم و گوشه ای از سرگذشت زندگی ام را برایتان شرح دهم و هدفهایم را به شما بشناسانم. بنده ای حقیر و ناتوان از شمار مخلوقات پروردگار متعالی آن ذات اقدس و لایزال قادر هستم در دامن خانواده ای مسلمان و مستضعف چشم به جهان گشودم و طعم تلخ فقر و محرومیت از آغاز تولدم همیشه چشیده ام، در طول سالهای زندگی ام با درد و رنج آشنا بودم، و آیندۀ نامعلوم خویش را انتظار می کشیدم. تا آنجا که بیاد دارم شوق پاکی و حق را در درونم زنده می دیدم و در یافتن فروغ هدایت و حقیقت سرگشت بودم تا با تابش نور هدایت و معرفت الهی در سنین نوجوانی با راهنمایی مربیانی دلسوز راه نجات و سعادت خود را یافتم و از همانروز در مسیر فراگیری معارف اسلامی و آشنایی با حقایق دینی حرکت می کردم. ... دیگر راه خوشبختی و آزادی خویش را خوب پیدا کردم و از آن پس با هدفی مقدس و مشخص به زندگی ادامه می دادم تا اینکه خورشید انقلاب اسلامی بر سرزمین تاریک ایران تابیدن گرفت و رهبری پیامبر گونه چون امام عزیز خمینی قهرمان بر ما فرود آمد و روح و جان را در کالبد سرد و مردۀ ما دمید. حال که سخن از انقلاب و امام گفته شد در همینجا می خواهم با مردم قهرمان و مسلمان ایران درددل کنم- ملت آزاده و شهید پرور- بیاد آرید که این انقلاب اسلامی چگونه و چه بهایی پیروز شد و تا امروز در جهت نگهداری و پایداری آن چه سرمایه های بزرگی از دست داده شد و چه خونهای پاکی ریخته شد. بیایید با هم فکر کنیم و ببینیم امروز ما باید چه بکنیم و وظیفۀ من و تو در این میان چیست. آیا ما بنشینیم و فقط تماشاگر این صحنه ها باشیم، آنوقت خود را شیعۀ علی (ع) و پیرو حسین (ع) هم بدانیم. نه هرگز چنین نیست، شیعۀ علی آسوده نمی نشیند و رهرو حسین تن به خواری و ذلت نمی دهد. ملت شهید پرور ایران تاریخ خاطرۀ فداکاریها و جانبازیهای شما را در راه اسلام و آزادی انسانها هرگز فراموش نخواهد کرد و ایمان و وفاداری شما مردم مجاهد و مقاوم سرمشق زندگی و حماسه سازی آینده خواهد بود. در این راه مقدس مردانه بایستید و با امام خمینی تا آخرین لحظۀ حیات با همۀ وجود خود همراه باشید. 

 

 

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

متن وصیتنامه معلم شهید رضا نسیانی

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی. آن هنگامی که به اهل ایمان خطاب رسد که ای نفس قدسی مطمئن و در آرام به یاد که حضور پروردگارت را باز آی که تو خشنود به نعمتهای ابدی او و او راضی از اعمال نیک تو است باز آی و در صف بندگان خالص من درآی و با خشنودی در بهشت داخل شو. (قرآن کریم)

با درود به روان پاک شهیدان اسلام خصوص شهدای جنگ تحمیلی سخن را آغاز می کنم. عزیزان بیائید و بیندیشید تاکنون بر ما چه گذشت و موقعیت حساس حاضر را به درستی بشناسیم و در برخورد با همه مشکلات و معضلات و با آگاهی و ارزیابی به علل و عوامل و نیز راه حلها و راهگشاییها به رسالت الهی و انسانی خویش پی برده و نقش سازنده و اصلاح گرانه خود را دریافته و در جهت رفع مشکلات و دشواریها و حمایت و حرکت بسوی اهداف مقدس (این) نهضت تاریخی گامهای مفید و مؤثری برداشته و مسئولیت اسلامی و دینی خود را در این برهه از زمان ایفا نموده و مبادا لحظه ای غافل شویم و آن روزهای خونین و لحظه های جانبازی و خونهای پاک شهیدان و آرمانهای مقدسشان را فراموش کنیم و خود را سرگرم امور دنیوی و مادیات کرده و دلهای خود را با علاقه به ظاهر دنیائی سخت نموده و همه چیز را برای خود و هواهای نفسانی خویش بخواهیم و روح ایثار و اتفاق و نوع دوستی و خدمتگذاری به انسانها را نابود کرده و سر در لاک خویش کنیم، هوشتار که شیطانها از هر سوی در کمین هستند و خانه دل ما را متصرف شده و دوستی و محبت مردان حق و عشق به پاکان را از صفحه قلبمان نشویند. امروز در این مقطع سرنوشت ساز وظیفه هر مسلمان دردمند بلکه هر انسان آزرده و حق پرستی است که در مسیر پاسداری و حراست از حریم انقلاب اسلامی هرگونه فداکاری و تلاش را نشان داده و آگاهانه و مسئولانه در برابر توطئه ها و طرحهای خائنانه جنایتکاران و مزدوران و متجاوزان بی رحم مردانه قد علم کرده و با تمام قدرت و توان همه آن اندیشه های پلید و شیطانی را نابود کنند و تومار حیات ننگین و نحسشان را از صفحه روزگار برانداخته و دیگر عرصه زمین را جای جنبیدن و نفس کشیدن برای ستمگران باقی نگذارند و تنها همه جا سایه حکومت حق باشد و فروغ آزادی و عدالت و نور، و خلاصه رشته سخن را کوتاه کنم و به همین مجمل اکتفا مینمایم که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل، و فراموش نمی کنیم که ایران اسلامی اکنون در مقابل همه فشارها و تهدیدات دشمنان خود چگونه پایه مردی و استواری داشته و با ایمان و استقامت خود امیدبخش محرومان زمین و مستضعفان تاریخ بوده و آنان را در انتظار رسیدن ارتش آزادی بخش اسلام قرار گذاشتند.

پدر و مادر گرامی و همسر مهربانم سلام عرض میکنم و سلامتی وجود شریفتان را برای خدمت به اسلام آرزو میکنم و نیز مختصری با شما سخن دارم پدر و مادرم میدانم در یک زمان تحمل دوری سه فرزند برای شما مشکل است و دل تنگ میشوید لیکن همه اینها در راه خداوند متعال تحمل شدنی است و انشاءالله با قلبی آکنده از ایمان تحمل میکنید، عزیزانم دو غنچه نشکفته ام را نرجس و طاهره که باید روزگاری را در غم فراق بابایشان بوده و درد ناله یتیمی را با دل شکسته سر دهند دلم میخواهد که این دو فرزند معصوم را به همت مادر محترمش به خوبی سرپرستی کنید و به آنها نوازش کنید و آن دو معصوم را بر اساس موازین اسلامی و اخلاقی تربیت کنید تا بتوانند در آینده سعادتمند و خوشبخت شوند و از خداوند بزرگ میخواهم به همسر رنجیده ام همچون زینب قهرمان (س) صبر و پایداری اعطا فرماید و انشاءالله که او پیام خون مرا که جان دادن در راه حق و یاری به امام امت است به مردم آزاده جهان برساند. 

و اما شما ای مهاجران سفر کرده گان از خاک تا سوی خدا ای شهیدان کجائید با ما سخن گوئید چرا خاموشید ای سینه چاکان ای خون جامگان بیائید اینجا با هم ناله کنیم اشک غم بریزیم دلها بسوزانیم ای عزیزان جان بر کف ای پیشتازان و آغازگران عملیات قهرمانانه (والفجر هشت) که با نام مبارک یا زهرا (س) آغاز کرده اید و دلها بسوزانیم برای زهرای مرضیه یا مهدی اش و به یاد غمهای غریبیش کنار مزار تاریک و گمنامش، قبرستان بقیع با دردهای علی (ع)، و اما تو ای فاطمه ای یاور رزمندگان بیا و بر حسینت گریه کن و بر حسینیان اشک بریز و به کربلای خونینش به شهیدان غرق به خونش به عاشقان حسینت به یاران پیر خمینت زهرا مادر حسین عزیز برای شهیدان ما هم گریه کن برای غریبی اسیران ما هم دل بسوزان با مادران دل سوخته شهدا بنشین و با آنها در نیمه شبها هم ناله شو و بگو که من مادر حسنم و حسین مظلومم بگو که من هم مادر شهیدم من هم در غم شهادت حسینم گریستم زهرا جان بانو اطهر آیا با رزمندگان ما همراه هستی آنها با نام خدا و بیاد زهرا به حمله میروند. آنجا در خاک جبهه در کنار مفقودالاثرها و بالای سر آن بدنهای گم گشته و بی مادر آیا بجای مادرشان گریه میکنی؟ ما با تو درد دل داریم پیروزی جبهه را از تو میخواهیم و سلامتی و طول عمر امام و یاران را از تو میطلبیم. سلام به خفتگان بستر خونین به نام آوران جاوید و شهیدان قهرمان به لاله های روئیده بر سرزمین ایران بزرگ. سلام بر تو ای ایران سرزمین ایمان و قرآن. ای که خاکت در خون گرم شهیدان سرخ فام گشت. ای خاک لاله گون ایران و تو ای امام ای قافله سالار کاروان عشق و شهادت، ای مجاهد و ای قهرمان تاریخ، سلامت باد عمرت به بلندی آفتاب، به خون مقدس شهیدان قسم که ما هرگز تو را تنها نخواهیم گذاشت و تا پیروزی اسلام بر همه کفر جهانی و مستکبران همراه خواهیم بود. 

خدایا ما را از ادامه دهندگان واقعی خط امام عزیز قرار بده و قائم مقام رهبری حضرت آیت الله منتظری را برای نصرت اسلام محفوظ بدار. رزمندگان کفر ستیز اسلام را بر کفر جهانی غالب بگردان. 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته                         التماس دعا برادر حقیرتان رضا نسیانی 

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار