جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
لینک سایت جنگ و درنگ
شهید ضرغام مدانلو کردی
نام پدر : غلام حسین خان
تاریخ تولد :1344/01/02
تاریخ شهادت : 1365/10/21
محل شهادت : شلمچه
----------------------------------------------------------------------------
وصیت نامه
1- خواهران و برادران باید توجه کنند که امام عزیز را در هیچ زمانی تنها نگذارند، دقت کنند که به امید خداوند تبارک و تعالی وارثان به حق جمهوری اسلامی بر جامعه حاکم شوند، بر حال من نگریید، بلکه بر جان خود بناید که چگونه می خواهید بار سنگین تدوم راه شهدا را به سر منزل مقصود برسانید.
2- پدر و مادر عزیزم! اخلاق اسلامی را بر خانوادمان حاکم کنید و تقوی را نصب العین خود قرار دهید.
3- به خواهران و برادرانم که خیلی دوستشان داشتم بگویید که همچنان بازوان انقلاب و ولایت فقیه که امام عزیز تجلی آن است باشند.
4- همسرم! دنیا عرصه آزمایش است و آخرت سرای باقی، وصیتم به تو این است، راهی را انتخاب کن که رضای خدای تعالی در آن باشد. همسرم خودت بهتر می دانی دخترت تمامی حالات و رفتارت را الگو قرار می دهد. تقاضایم این است امانتم، عزیزم، دخترم را آن گونه تربیت کن که خداترس، متقی، دلسوز و پایبند به اسلام باشد. تقوی را، نصب العین خود قرار بده.
5- خطاب به تو ای دخترم، نرجس عزیزم! آرزو داشتم ترا زینب گونه تربیت کنم، طوری که همیشه خدا را ناظر بر اعمالت ببینی. مطمئن باش که اگر با خدا باشی خداوند هم نصرت و پیروزی در زندگی به تو عنایت می کند. ایمان و علم و را در کنار هم کاملاً حفظ کن و حجاب درونی و بیرونی خویش را حفظ نما، مادرت را عزیز بدار و با مشورت و رضایت او کار کن. من همیشه حاضر و ناظر بر اعمال تو و مادرت هستم راهی را انتخاب کن که روحم را شاد سازد.
-------------------------------------------------------------------
زندگی نامه
«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»
الف)تولد و کودکی:
1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:
ضرغام مدانلو کردی ـ ابوذر
2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:
3/1/1344 در روستای کردکلا بخش گیل خواران در شهرستان جویبار به دنیا آمد.
3- نام و شغل پدر:
غلامحسین خان ـ آزاد ـ فوت
4- نام و شغل مادر:
مریم نبی زاده ـ خانه دار ـ فوت
5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:
7 فرزند،
6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:
شهید در خانواده متدین دیده به جهان گشود و دوران طفولیت را در دامان والدین مؤمن و پاکش گذراند و از نظر مالی در حد معمولی بوده اند.
7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده):
8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ
ب)تحصیلات:
1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:
دوران ابتدایی را در مدرسه ام البنین در کردیکلا جویبار تحصیل می کرد.
2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:
دوره راهنمایی در مدرسه عابدین پور بابلسر تحصیل کرد.
3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان:
دوره دبیرستان در مدرسه شهیدبهشتی بابلسر تحصیل کردند.
4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه:
دانشجوی رشته دینی و عربی در مرکز تربیت معلم شهید رجایی بابل بوده است. (لیسانس افتخاری)
5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:
ایشان در حین تحصیل کارهایی از قبیل سخنرانی، محافظ شخصی امام جمعه بودند.
6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل:
دانشجو بودن که به جبهه رفته و شهیدشدند.
پ)سربازی:
1- خدمت سربازی: ــــــــــــــ
2- یگان اعزام کننده: ــــــــــــــ
3- سال اعزام و محل آموزش سربازی: ـــــــــــــ
ت) ازدواج
1-وضعیت تاهل:
متأهل
2- نام همسر و تاریخ ازدواج:
فاطمه احمدنیا،
3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):
1 فرزند ـ نرگس
4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):
با پدر و مادر همچون فرزند مطیع بود و بسیار مادرش را دوست داشت و با آنها مهربان بود برای زن و فرزند خود خدمتگذار و مخلص بود، علاقه شدیدی به تک فرزند خود داشتند و بسیار به ایشان محبت می کردند با همسر خود به مهربانی و نیکی رفتار می کردند.
ث)شغل شهید:
1- شغل رسمی و شغل فرعی:
محافظ امام جمعه بودند.
2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت: ــــــــــــ
3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــــ
ج) فعالیت های انقلابی:
1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند: ــــــــــــــ
2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد: ــــــــــــــ
3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:
برپایی بزرگترین راهپیمایی بر بخش کردکلای، پخش اعلامیه امام، عضویت در انجمن اسلامی، شرکت در تظاهرات، نوشتن شعار بر دیوارها، شرکت در محافل علیه رژیم شاه و تبلیغات گسترده مردمی.
4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:
در بسیج شرکت می کرد، تشکیل نخستین هسته انجمن های اسلامی دانش آموزی در شهر و روستای بابلسر و جویبار و قائم شهر
5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود: ـــــــــــــ
ح) سوابق جبهه:
1- حضور در جبهه:
حضور در جبهه داشت
2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد: ـــــــــــــ
3- مجموع مدت حضور در جبهه: ــــــــــــــــ
4- مسئولیت در جبهه:
بسیجی (فرمانده بود، معاون گردان بود)
5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن: ــــــــــــــ
6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ـــــــــــ
7- مکان، زمان، عملیات و نحوه‌‌ی شهادت:
شلمچه، 21/10/65، کربلای 5، اصابت ترکش به ناحیه سر و سینه و شکم
8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:
بعد از چند روز گلزار شهدای امامزاده ابراهیم بابلسر دفن شده است.
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)
ویژگی های شهید از دیدگاه خانواده:
جایگاه والا و ارزشمندی بین مردم داشته است، در نماز جماعت و جمعه شرکت می کرد، قرآن بسیار می خواند و دیگران را نیز به قرآن خواندن سفارش می کرد، فرد بسیار مهربانی بود، در مراسمات اهل بیت شرکت می کردند، بسیار روحیه ی شاد و فعالی داشتند، اهل عبادت و نماز شب بودند، اهل مطالعه بود.
در کتابخانه ها، محافظ و پاسدار امام جمعه ی سابق بابلسر بود.
پیش امام جمعه فریدونکنار کار می کرد، ایشان به عنوان سخنران در مدارس و محافل عمومی شرکت می کردند، مقاله نویسی می کردند.
خاطره اسماعیل علی جان زاده، دوست شهید:
من و شهید ضرغام از دوستان صمیمی بودیم، یک روز با هم بودیم و دکمه ی بالای پیراهن من باز بود، او که به من رسید خودش دکمه ام را بست و رو به من گفت: آقا اسماعیل حجاب برای مردان هم هست و فقط مختص زنان نیست و اینها را باید رعایت کرد.
--------------------------------------------------------------------
شهید ضرغام (ابوذر) مدانلو کردی
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه فرمانده سپاه اسلام دانشجوی متعهد همیشه در سنگر
شهید بزرگوار ضرغام (ابوذر) مدانلو کردی
الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون «قرآن کریم»
درود خدا بر رسول الله (ص) حضرت ختمی مرتبت، درود بر ائمه اطهار (س) درود بر اصحاب رسول و امامان معصوم (ع)، درود بر نماینده بر حق حضرت ولی عصر (عج) امام امت. بدین وسیله اعلام میدارم، دین اسلام را بعنوان بهترین و کاملترین دین شناختم. حضرت محمد (ص) پیامبر و دوازده اختر تابناک آسمان ولایت از حضرت علی (ع) تا حضرت مهدی (عج) امامم میباشند. اینجانب به عشق زیارت اباعبدالله الحسین (ع) و بمنظور لبیک گفتن به ندای امام امت و یاری جبهه های حق علیه باطل هجرت گزیدم تا در این راه به لقاءالله بپیوندم چرا که انا لله و انا الیه راجعون.
در باطن عاشقان مزاج دگری است بیماری عشق را علاج دگری است
نمیدانم پرده های قلبم را چگونه و از کدامین نقطه بشکافم و با تو ای خدای مهربان سخن بگویم، عقده ها در قفسه سینه ام امواج دارد ازدیاد دردها بر وجودم مستولی گشته، فراق و دوری دوستان را چگونه میشود تحمل کرد چگونه میتوان بعد از برادرانم شعبانعلی احمدنیا، سید کمال هاشمی، مرتضی، عسگری، علی، مهدی، شهید بزرگوار ذبیح الله عالی و ... زندگی را ادامه داد. دیگر زندگی چه معنایی دارد و دیگر زندگی کهنه پیراهنی شده و دور انداختنش لازم و ضروری است خدایا نمیتوانم زنده بمانم و چشمان در انتظار همسران و یتیمان شهدا را ببینم! خواهران و برادران باید توجه کنند که امام عزیز را در هیچ زمانی تنها نگذارند دقت کنند که به امید خداوند تبارک و تعالی وارثان بحق جمهوری اسلامی حاکم بر جامعه شوند، بر حال من نگریید بلکه بر حال خود بنالید که چگونه میخواهید این بار سنگین که همانا تداوم راه شهدا است به سرمنزل مقصود برسانید. فقط میتوانم بگویم که خداوند انشاءالله اجرتان بدهد و از خدا برای شما طول عمر و عزت و منزلت در دنیا و آخرت میطلبم، اخلاق اسلامی را بر خانواده مان حاکم کنید و تقوی را نصب العین خود قرار دهید.
تقاضایم این است که در صورت امکان حدود یک سال نماز و دو ماه روزه ام را انجام دهید و مرا حتی الامکان در کنار برادر عزیزم شهید شعبانعلی احمدنیا و در غیر این صورت روبروی برادر عزیزم شهید سید کمال هاشمی دفن نمائید. حلالم کنید و از همه در مورد من رضایت بطلبید.
به خواهران و برادرانم که خیلی دوستشان داشتم بگوئید که همچنان بازوان انقلاب و ولایت فقیه که امام عزیز متجلی آن است باشند.
و اما سخنی با تو ای همسرم: همسر بزرگوارم من از تو راضیم همیشه به وجودت افتخار میکردم، از صداقت و پاکی و انسانیتت احساس سرور میکردم. همسرم، من میدانم که نتوانستم شوهری خوب برایت باشم تقاضایم اینست که از من درگذری و عفوم کنی لکن باید بدانی که در قلبم خانه محکمی برای خودت ساختی.
همسرم، دنیا عرصه آزمایش است و آخرت سرای باقی، وصیتم به تو اینست راهی را انتخاب کن که رضای خدا در آن باشد. همسرم خودت بهتر میدانی دخترت تمامی حالات و رفتارت را الگو برای خودش قرار میدهد تقاضایم اینست امانتم، عزیزم، دخترم را آنگونه تربیت کنی که خداترس و متقی و دلسوز و پایبند به اسلام باشد. تقوی را نصب العین خود قرار بده و از والدینمان برایم حلالیت بطلب، انشاءالله شفیع هم در روز قیامت باشیم.
اما خطاب بتو ای دخترم، نرجس عزیزم: آرزو داشتم ترا زینب گونه تربیت کنم، طوری که همیشه خدا را ناظر بر اعمالت ببینی. مطمئن باشد که اگر با خدا باشی خداوند هم نصرت و پیروزی در زندگی بتو عنایت میکند. ایمان و علم را در کنار هم کاملاً حفظ کن و حجاب درونی و بیرونی خویش را حفظ نما، مادرت را عزیز بدار و با رضایت او کار کن. من همیشه حاضر و ناظر بر اعمال تو و مادرت هستم راهی را انتخاب کن که روحم شاد باشد. و در آخرین کلامم
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
