شهید ابراهیم نجات بخش

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید ابراهیم نجات بخش

شهید ابراهیم نجات بخش

نام پدر : عباس

تاریخ تولد :1334/04/07

تاریخ شهادت : 1365/10/04

محل شهادت : ام الرصاص

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : فریدونکنار استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی - ورزشکاران - هنرمندان -

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : عباس  مسئولیت : فرمانده گروهان رشته تحصیلی : --------- تحصیلات : دیپلم

تخصص : کد شهید : 9604 رسته :

نام مادر : فاطمه رضایی

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات کربلای 4 محل شهادت : ام الرصاص تاریخ شهادت : 1365/10/04

نحوه شهادت : اصابت ترکش به بدن

شناسنامه تدفین

شهر : فریدونکنار بخش : شهرستان : فریدونکنار استان : مازندران

گلزار : معصوم زاده  تاریخ تدفین : 1366/0/0

--------------------------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

ابراهیم نجات بخش ـ اسماعیل

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

30/1/1344 ـ روستای دابو-ازباران-فریدونکنار

3- نام و شغل پدر :

عباس  ـ مغازه دار

4- نام و شغل مادر:

فاطمه رضایی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کشو پدرش موسس  هیئت 14معصوم فریدونکنار بود .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

برای فراگیری قرآن به مکتب خانه می رفت .

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

رشته برق

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دیپلم

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

خدیجه صیاد ـ 1358

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

2فرزند ـ انسیه ـ مهدی

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین بسیار متواضع و خوب و بسیار مهربان بود و به ان ها احترام می گذاشت . .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

رسمی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

معلم

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

افکار و عقاید امام و آیت الله طالقانی  ، پیروزی انقلاب ، مطالعه کتب مذهبی ، شرکت در بسیج و مساجد در تغییر و تحول او بسیار تاثیرگذار بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد :

اخلاق خوش ، هنرمند بودن ، معلم اخلاق در بین مردم و بسیار گشاده رو بودند .

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه حضور داشت .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی لباس خاکی بسیجی را به تن کرد و از طریق بسیج هم به جبهه اعزام شد . یک مجتمع اسلامی به نام کوثر تشکیل دادند همه در زمینه فرهنگی و ورزشی فعالیت می کردند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

دوره آموزشی ـ 4/10/59 تا 15/11/59

طی 7مرحله ـ 20/11/59 تا 4/10/65 از سپاه بابلسر ـ لشکر 25 کربلا با عضویت بسیج به منطقه غرب و جنوب اعزام شد .

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز ـ تیربارچی ـ فرمانده گروهان

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

25/3/64 در منطقه هورالعظیم از ناحیه پای چپ مجروح شد .

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/10/65 عملیات کربلای 4 ـ ام الرصاص  اصابت ترکش به شهادت رسید .

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

گلزار شهدای سید محمد بعد از چندین ماه ـ فریدونکنار به خاک سپرده شد .

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید : بسیار خوش مشرب و اهل صله رحم و معاشرتی بود . از لحاظ عرفانی بسیار با معنویات بالایی بودند  گوشه ای می نشست وقرآن خود را می خواند.

برادر شهید ـ علی ـ می گوید : ایشان دلسوز بود موقعی که بچه بودیم  عدیدی می گرفتیم  اگر کم بود  عیدی خود را که بیشتر بود را به من می داد  و خودش عیدی من را می گرفت . شهر ما به خاطر ساحلی بودن مسافر زیاد داشت زمانی که مسافران سکان نداشتند به منزل خود می بردند.

ایشان از فرماندهان توانا بود  در یک عملیات همه به ستون بودند که یک دفعه دید یک نفر مشکوک است گفت شما ؟ جوابی نداد از صف او را اورد بیرون دید عراقی است  چون موقع عملیات بود او را بازداشت کرد .

برادر شهید- عبدالله می گوید : بسیار مردم دار و خیرخواه بود . عضو جهاد فریدونکنار بود و در رساندن وسیله به روستاها بسیار فعال بود. نصف های شب بلند می شد  ظرف ها را برای وضو گرفتن  پر می کرد و کفش بچه ها را تمیز می کرد . علاقه زیادی به فوتبال داشت دروازه بان تیم درخشان بود وقتی وارد زمین می شد  برد با ایشان بود .

-----------------------------------------------------------------------------

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خدا که همه از او هستیم و بسوی او باز میگردیم. 

معبودا، خالقا، الهی لحظات آخر را میگذرانم به امید آنکه مرا لحظه ای به حال خودم وانگذار. خدایا تو خود میدانی که بندۀ خوبی نبودم چه روزها که حضورت را با وقاحت نادیده گرفتم کارهائی انجام دادم که خشم تو را بر می انگیخت در ثانیه های آخر دست گدائی بسویت دراز کردم مولاجان تو بخشنده تر از آن هستی که ناامیدم برگردانی، آقا جان برای عاشق شدن از همه چیز گذشتم عاطفۀ پدری را در خودم از بین بردم به امید آنکه تو هم گوشۀ چشمی، عنایتی به این بنده گناهکار بکنی خدایا در این لحظات بیاد روزی میافتم که پرده ها به کنار زده میشود واقعیت آشکار و چهرۀ حقیقی آدم نشان داده میشود چگونه با چه اعمالم سرم را بلند کنم انگار می بینم همۀ عزیزانی که به هم قول شفاعت داده بودیم با چه شتابی از من میگذرند. حتی از نگاه کردن به من پرهیز میکنند. خدایا چطور میخواهم ادعا بکنم شیعه علی (ع) بودم. اینهمه معصیت کردم خدایا آبروئی ندارم تا از آبرومندان درگاهت طلب شفاعت کنم دل به کرم تو بستم تنها لطف بی انتهای توست که به من امید میدهد. مولاجان این بدن ضعیف تحمل عذاب ترا ندارد از یادآوری فشار قبر بر خود می لرزم از تنهائی و تاریکی قبر هراسانم. پدر، مادر، اعضای خانواده، دوستان عزیز شما را بخدا تنهام نگذارید با خواندن قرآن روح خسته ام را تسکین دهید برایم طلب مغفرت کنید چیزی به ساعت عملیات نمانده پدر و مادر عزیز فرزند خوبی برایتان نبودم شما را به جان حضرت زینب صبر پیشه کنید و مرا از دعا فراموش نکنید همسر خوبم میدانم که شوهر خوبی برای تو نبودم مثل سایر همسران شهدا صبور باش و از فرزندانم به خوبی مراقبت کن به پسرم مهدی بگوئید که باید تا ابد کینه دشمنان اسلام در دل داشته باشد و مبارزی فی سبیل الله بار بیاید. دخترم تو که از رقیه (س) دختر امام حسین بالاتر نیستی به صورت تو کسی سیلی نمی زند در کنار برادران ... سختی بی پدری را تحمل خواهی کرد. از خواهر بزرگم میخواهم که مرا از یاد نبرد و اگر شد هر شب جمعه ... به سر مزارم بیائید با خواندن فاتحه ای روحم را شاد کنید منتظرتان هستم برادران خوبم مرا ببخشید حلالم کنید مواظب بچه هایم باشید از همه تان التماس دعا دارم دیگر وقت بیشتر ندارم شما را بخدا دست از امام بر ندارید تا پای جان از اسلام و اهداف مقدس حمایت کنید.   

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار                  ساعت 40/5 دقیقه گمرک خرمشهر 

                                                                             ابراهیم نجات بخش 3/10/65     

بسمه تعالی

زندگینامه معلم شهید ابراهیم (اسماعیل) نجات بخش

شهید اسماعیل در بهار سال 1334 از یک خانواده مذهبی و متدین به دنیا آمد. سواد اولیه ابتدایی خود را در مکتب خانه پدرش که آن زمان در روستای از باران مکتب داشت سواد را آموخت تا اینکه خانواده شهید در سال 1343 به شهر فریدونکنار آمده بودند از ناحیه آموزش و پرورش بابلسر یک امتحان ورودی از نامبرده گرفتند وارد کلاس سوم ابتدایی سپس دوران تحصیلات ابتدایی و سیکل اول دبیرستان را در مدارس سنایی سابق فریدونکنار پشت سر گذاشت سپس مقطع دبیرستان را در هنرستان فنون شهرستان بابل در رشته برق به پایان رساند ضمن اینکه در دوران تحصیل یکی از ورزشکاران شهر بوده که در باشگاه ورزشی شهر تیم درخشان بعنوان دروازه بان بازی می کردند و چون اخلاق خوبی داشت با اکثر بچه ها درست و دقیق بودند تا آنجائیکه با شروع انقلاب اسلامی همانند دیگر اقشار مردم همیشه در صحنه حضوری چشم گیر داشته در راهپیماییهای شهرهای اطراف از قبیل (آمل، بابل، بابلسر) شرکتی فعال داشته و پس از پیروزی انقلاب جزء اولین نیروهای جهادگر در جهاد سازندگی شب و روز برای مردم کار می کردند اصلاً خستگی را احساس نمی کرد و در سال 1358 با دختر عمه خود ازدواج نمود از برکت این ازدواج صاحب دو فرزند بنامهای انسیه و مهدی نجات بخش گردید. در سال 1359 به استخدام آموزش و پرورش درآمده و همان سال با شروع جنگ تحمیلی بعنوان اولین نیروهای بسیجی شهر وارد منطقه جنگی سوسنگرد شدن که در آن منطقه اولین شهید بسیجی شهر شهید کارگران بود که در کنارش به شهادت رسید. سپس هم در سنگر کلاس (مدرسه) و جبهه موفق بودند به طوری اکثریت همکاران نامبرده مدرسه ای کار می کردند از برخورد ایشان با دانش آموزان و دبیران مدرسه مورد رضایت همگان بود همیشه ذکر خیر شهید در زبان آنها جاری بود در کنار کلاس درس هر موقع جبهه نیاز به نیرو بود عازم جبهه ها می شد در اکثر عملیاتها حضوری فعال داشته در عملیات قدس واقع در هورالهویزه در پاسگاههای مرزی عراق از ناحیه پا مجروح گردید و پس از بهبودی در چند عملیات شرکت نمودند از جمله عملیات والفجر 8 بعنوان نیروهای خط شکن (غواص) وارد شهر فاو گردیدند. از گذر رود اروند در آن شب زمستان سرد کلی خاطره داشتند در نهایت عملیات کربلای 4 (ام الرصاص) به آرزوی دیرینه خود که شهادت بود رسید چون شب و روز همیشه گریه می کرد و از خدا طلب شهادت را می کرد اکثریت دوستان او یکی پس از دیگری شهید شدند و ایشان را تنها گذاشته بودند و از آنها طلب شفاعت می کرد. از خصوصیات اخلاقی او می توان چهره شاد و دوست داشتنی ایشان نام برد و چون اکثریت بچه ها زود با او دوست می شدند بخاطر اینکه لبهایش خنده جاری بود مگر اینکه با خدای خود راز و نیاز می کرد (علی الخصوص) در نماز شب چشمهای او گریان بود و از خدا طلب مغفرت می کرد در محیط کاری خود خیلی جدی و با همکاران صمیمی بوده ضمن اینکه در گروه تئاتر ایثار شهر فعالیت می کرد. در نقش های خود با احساس مسئولیتی که داشت همه را جلب بازی خود می کرد چون خیلی جدی بازی می کرد به هر حال در مورخه 4/10/65 بعد از 31 سال زندگی با همۀ فراز و نشیب با بجا گذاشتن دو یادگار از خود در عملیات کربلای 4 به لقای حق شتافت. روحش شاد و راهش مستدام. در خاتمه چند سطر از دست نوشته شهید بعنوان وصیت یا خداحافظی نوشته ارسال می گردد. 

                                                                                    خانواده شهید نجات بخش