شهید ربیع لرملکار

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید یونس کارآمدپیشه

شهید ربیع لرملکار

شهید ربیع لرملکار

نام پدر : ولی

تاریخ تولد :1329/03/04

تاریخ شهادت : 1364/11/06

محل شهادت : فاو

مشخصات

شهر : بخش : شهرستان : نوشهر استان : مازندران

جنسیت : مرد وضعیت تاهل : متاهل شغل : فرهنگی

یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام‌‌

نام پدر : ولیمسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : دیپلم

تخصص : کد شهید : 8195 رسته : فنی و مهندسی

نام مادر : قیصر مالایری

شناسنامه شهادت

موضوع شهادت : جبهه عملیات : محل شهادت : فاو   تاریخ شهادت : 1364/11/06

نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره به سینه و پا

شناسنامه تدفین

شهر : علی آباد بخش : شهرستان : نوشهر استان : مازندران

گلزار : بهشت رضا  تاریخ تدفین : 1364/11/12

-----------------------------------------------------------

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

ربیع لرملکار

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

4/3/1329- نوشهر- روستای علی آباد

3- نام و شغل پدر :

ولی الله لرملکار- کشاورز

4- نام و شغل مادر:

قیصر میری- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند- فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

از  لحاظ اعتقادی خانواده ای مذهبی بودند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان شهید فرمان- نوشهر- روستای علی آباد

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه شید آیت- نوشهر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

شبانه- روستای علمده

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید در کار کشاورزی به پدر کمک می کرد و همچنین دوره ابتدایی را که تمام کرد به کار بنایی می پرداخت.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع ابتدایی درس خواند و به علت مشکلات مالی ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

ارتش

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

زاهدان

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

شکوفه خزانی علی آبادی- 16/6/58

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر خدمت می کرد و احترام خاصی برای آنها قائل بود.

ث) شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

بنا (1350) قبل از شهادت

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش (رسمی به مدت 15 سال)

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) و روحانیون بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شهید در راهپیماییها شرکت می نمود.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1361- نوشهر- جهاد- سوسنگرد

1362- نوشهر- سپاه- دهلران

1364- نوشهر- سپاه- فاو

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

شط علی- 6/11/64- اصابت ترکش به سینه و پا

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

12/11/64- گلزار بهشت رضا- روستای علی آباد عسگرخان

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادرشهید: شهید و دو تا از بچه های محلمان با هم به سربازی رفتند و ما مادرها برای تسکین تنهایی و دوری آنها دور هم جمع می شدیم و گریه می کردیم بعد از اینکه دوره سربازی تمام شد برایش قربانی کردیم. همه اهل محل برای دیدنش به خانه ی ما آمدند.

مادرشهید: آخرین مرتبه که به جبهه می رفت ما تا چالوس با او رفتیم آنقدر خوشحال بود که انگار ما را فراموش کرد هنگامی که با دیگر رزمندگان در حال دویدن به سوی ماشین بود من به او گفتم: نه به فکر من هستی نه همسرت فقط به راهیان کربلا فکر می کنی از شربتی که درست کردم به او دادم و خورد و خندید و گفت:« این شربت شهادت است» و من خیلی ناراحت شدم.

-------------------------------------------------------------------

شهید ربیع سرملکار

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه شهید ربیع سرملکار

ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه

حمد و سپاس خدای را که انسان را آفریده که اشرف مخلوقات است و به او خرد عطا نموده تا با این سرمایه به عظمت خداوند و نعمتهای بیکرانش معرفت پیدا کند. و او را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده تا با رهنمودهای پیامبران و رهبران دینی به سیر الی الله و کمال نهایی خود برسد.

خداوند پس از یک مرحله از حیات انسانها مرگ را که نوعی انتقال از این عالم به جهان دیگر است مقرر کرده. چه خوب است که مرگ در راه رضای خدا و پیکار با دشمنان خدا باشد. حقیر که زمان را بسیار حساس و سرنوشت ساز دیدم وظیفه خود دانستم که با خیل عظیم رزمندگان و راهیان کربلا دست بدست هم داده راهی جبهه ها شویم تا دشمن بعثی را از آب و خاک اسلامی بیرون رانده و پرچم اسلام و قرآن را با رهبری پیامبر گونه امام بزرگوار و فقیه عالیقدر حضرت آیت الله منتظری قائم مقام رهبری در تمام جهان اسلام به اهتزاز درآوریم. (انشاءالله)

سلام بر پدر عزیز و مادر مهربانم که برایم رنجها و مشقات زیادی را متحمل شدند تا مرا به این سن رسانیدند. درود بر مادرم که با شیره جانش مرا پرورش داده و برایم شبهای طولانی بر سر گهواره ام بی خوابی کشید. امیدوارم همانند زینب (س) همه مصیبت ها را تحمل کرده تا دین خدا پا بر جا بماند.

از برادرانم میخواهم که اگر از من تندی دیده اند مرا به لطف خودشان ببخشند از خواهرانم می خواهم صبر و بردباری پیشه سازید و با روحیه خود الگو برای دیگران باشید. از کلیه فامیلان و بستگان میخواهم مرا عفو نمایند. از همکاران محترم و محترمه ام طلب بخشش دارم و اگر در محیط کاری خلافی از حقیر سر زده است مرا ببخشند. از کلیه دوستان و آشنایان میخواهم ادامه دهنده راه شهداء باشید و امام عزیز را تنها نگذارید.

در خاتمه عرض شود چون پدر عزیز و مادر مهربانم بر من سروری دارند حقیر هیچگونه وصیتی راجع به زندگی نمیتوانم بکنم. بدهکاری به ظاهر ندارم و مقداری طلبکاری دارم هر کس هست هر وقت داشته باشد میپردازد.

حق همسرم را با رضایت خودش بپردازید. 

                                                                                بامید پیروزی حق بر باطل

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار

                                                                                                       (والسلام)

                                                                                                    ربیع سرملکار